199 وحدت نوع بشر کسیکه به سبکزندگی ناسالمی عادتکرده، از نظر مردم جهان تمرکز بر ای است. این بدن تر از پرداختن به دلایل ریشه ی بیماری آسان ها روی نشانه سپتامبر ۱۱ تر از خوانیمش، خیلی پیش ناپذیریکه بشریتمی واحدِ تجزیه انگیز و های تفرقه مشغول خوردن سم بوده است. ترکیبسمیِ ایدئولوژی گرایی محاسباتژئوپلیتیکخودخواهانه بستر مناسبی برای بیماریِ افراط ترینروایت آمیز، مهم طلبی جنون یجنگ آمیز بوده است. در میانه خشونت ناپذیرِ جهانی ــگوش شنوایی نیافت. ــ یعنی وابستگی متقابل و تفکیک اگر بپذیریم که وحدت نوع بشر واقعیتی گریزناپذیر است و نه آرمانی گرفتن رنج دیگران، چه برسد لوحانه؛ پسنباید تعجبکنیمکه نادیده ساده گیر ما خواهد بود. این به تحمیل رنج به دیگران، همواره پیامدهایشدامن خوانند. پیامد را عقوبتمی یمضحکیهم داشتزیرا ایکه آن روزگرفتارششده بودم،جنبه مخمصه ام در کننده من شغلم را در سازمان ملل رهاکرده بودم تا به سفرهای خسته های آزار و اذیت و تبعید از کهگویی زخم مناطق جنگی پایان بدهم. چنان یکافی بد نبودند و باید درد و رنج وضعیت هولناک بوسنی، انداز ایران به عنوان دادستان سازمان ملل به هایی را نیز که به رواندا و سایر اندوهکده محابا در راه ی بی افزودم. دیگر از مبارزه آنجا سفر کرده بودم، به آنها می ام را ویرانکرده بود. تولد حقوق بشر خسته شده بودم! این مبارزه، زندگی بار او را که با چشمانی اشک پسرم مانند نوعیکشفو شهود بود. درحالی ی زندگی را غنمیت بشمارم در آغوشگرفته بودم، تصمیمگرفتمکه معجزه سر بگذارم. با خودمگفتمکه زمانشرسیده است و مرگو ناامیدی را پشت ام را از شرّ تصاویر وحشتناکیکه مدام به ذهنم هجوم دیده که روح رنج ها بشر اکنون به وکیل پردرآمد شرکت آورند، رهاکنم. آن ناجی حقوق می
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2