در جستجوی جهانی بهتر

وجویجهانی بهتر ‌ درجست 204 دانستند که کشوری به نام افغانستان وجود دارد. ‌ خود بودند و حتی نمی شدن ‌ که رنج فراوان مردم هیچ واکنشی در پی نداشت، ویران ‌ اما درحالی بوداهایدوقلوِ بامیان فریاد اعتراضجهانیان را برانگیختو برایلحظاتی باعثشهرتافغانستانشد. ی بودا را ‌ ام كه مجسمه ‌ نویسد: «من به این نتیجه رسیده ‌ مخملباف می توجهی ‌ ی بودا از شرم فرو ریخت؛ از شرم بی ‌ كسی تخریب نكرد، مجسمه جهانیان به مردم مظلوم افغانستان. خودش از اینكه دید عظمت او به هیچ 6 آید، از هم پاشید.» ‌ كاری نمی های دوقلوی نیویورک بازگردیم. آن روزِ ‌ از بوداهای دوقلوی بامیان به برج ساز در ماهسپتامبر زنگخطریبودکه ما را نسبتبه اینواقعیت ‌ سرنوشت های متقابل، ما به یکدیگر متصلیم و ‌ آ گاهکردکه در جهانی با وابستگی ها تأثیر ‌ آسایش و رفاهِ بخشی از این جهان بر آسایش و رفاه سایر بخش ایکه افغانستان نام داشت، ‌ شده ‌ گذارد. اکنونهمه به این مکان فراموش ‌ می تفاوتی ما نسبت به رنج فراوانکسانیکه ‌ توجه نشان خواهند داد زیرا بی یخود استفاده ‌ های بازی ژئوپلیتیک شرورانه ‌ عنوان مهره ‌ روزگاری از آنها به کرده بودیم، در این سویجهان ما را به دردسر انداخته است. هایدوقلو،خطوطتلفنبهحالتعادی ‌ چندساعتپساز فروریختنبرج بازگشت. عاقبت توانستم با همسرم تماس بگیرم و فهمیدمکه او، پسرم ام صبح بر سر پوشیدن لباس ‌ اند. پسر دوساله ‌ و پدر و مادرم آسیبی ندیده بودند با قطار ‌ غوغایی به راه انداخته و به همین خاطر، آنها مجبور شده دیرتری به منهتن بروند. اگر قطار زودتر را از دست نداده بودند، در زمان ها، در مرکز تجارتجهانی بودند. تلفنرا قطعکردم، ‌ تصادمهواپیما با برج زده و سردرگم بودم ‌ که خیالم راحت شده بود اما خسته، وحشت ‌ درحالی

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2