وجویجهانی بهتر درجست 214 حال، غرقشده بود و متوجه نبودکه غذایشدر حالسردشدن است. بااین همین انسان پراحساسی که برای همه مانند ۱۹۸۰ ی در سراسر دهه پدربزرگی مهربان بود، سخنگوی مجاهدین بود و فجایع شوروی را به داد. یجهانی نشان می جامعه آمد مؤدبانه به منگفتکه «هرکدام از ما باید هر کاری از دستمان برمی ی دیگری نبود.» دادیم. چاره انجام می مأموریت ژنرال ایوب آشکارساختن فجایع شوروی و متحدان افغانش جمهور ریگان که رهبران مجاهدین در کاخ سفید با رئیس بود. درحالی های کردند تا حمایتایالاتمتحده را برایجهاد باکمونیست ملاقاتمی های غربی ی خود، به پایتخت خدا جلبکنند، ایوب هم بنا بر وظیفه بی یشورویشهادت دهنده هایتکان یجنایت کردودرباره متعددیسفر می های یمتهماندرزندان یوحشیانه هاشکنجه یاینجنایت داد. ازجمله می ای خاکی واقع در خارج ای دلگیر در جاده بدنامی چون پلچرخی، قلعه آور آن عبورکردند، های فولادی رعب کابل، بود. هزاران نفریکه از دروازه هایشان هرگز دوباره آنها را ندیدند. بدون استثنا، ناپدید شدند و خانواده تر یا اعدام شدند یا باگلولهکشته شدند. افرادیکه شانس قربانیان خوش فرسایی داشتند: داخل روغن داغ اقبال نبودند، مرگ طاقت چندان خوش جمعی زنده در گورهای دسته ور شدند، زیر تانکخرد شدند یا زنده غوطه دفن شدند. تجاوز به زنان امری عادی بود. که نیروهایشوروی در نواحی روستایی وضع از این هم بدتر بود. درحالی کنترل شهرها را در دست داشتند، نیروهای مقاومت به مناطق وسیع های قومی ی وفاداری روستایی نفوذکرده بودند. در این مناطق به واسطه ای، این نیروها از حمایت برخوردار بودند. شگرد ضدشورش و قبیله
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2