وجویجهانی بهتر درجست 226 سرد شورویکه هنوز از شکست نظامی از نیروهای نامنسجم مردم دل ومبهوت بودند، دریافته بودند که اکنون وقت جهادی در افغانستان مات آن رسیدهکه به بازاندیشی در سنت مارکسیستی گذشته پرداخته و در نظام ی شوروی آسان نبود. جهانی لیبرال ادغام شوند. پذیرش شکست تجربه گرایانه از تاریخ حقیقت های متعصب، برداشت مادی از نظر کمونیست شهر خواه بهایی بودکه باید برای تحقق آرمان مسلم بود و دولت تمامیت شد. کمونیستیپرداختمی اندیشان شوروی از باور خرافی به جهانی مقدس عبورکرده بودند. روشن نگاه آنها به واقعیت، علمی بود. برای آنها، در مقام شاگردانکارل مارکس، ی آگاهی کننده مسلم بودکه روابط تولید ــ فناوری،کار و سرمایه ــ تعیین ها و پیشرفت اجتماعی است. باورها صرفاً روبنایی بودند که این انسان یمشهورمارکس: کردند. بنا برگفته نیروهای مادی زیربناییرا منعکسمی سازد.» اشتیاقرازوَرزانه به جهان سازد، دین انسان را نمی «انسان دین را می دیده... و وجوی امر متعال، صرفاً «حسرت موجودی ستم دیگر، جست افیون مردم است». در مسیر پیشرفت مدرن، برای دستیابی به «سعادت حال، نگرش حقیقی»کنارگذاشتن این«سعادتموهوم»ضروریبود. بااین اش نسبت به های پساروشنگری رغم تمام نکوهش مارکسیستی به آینده به عقلانیت دین، خصوصیتی موعودباورانه داشت. شهروندان شوروی عدم ِ نخستینِ یگناه آموختند که تاریخدرکل تاریخ نزاعطبقاتی است؛کفاره می دیدگان رهاییخواهند مالکیتخصوصی، و با برقراریکمونیسم تمام رنج طور که بازگشت مسیح موجب رستگاری مؤمنان یافت، درست همان مسیحیخواهدشد.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2