در جستجوی جهانی بهتر

227 وحدت نوع بشر سنگ یک قدیس بود. او قهرمانکار ‌ در شوروی آلکسی استخانوف هم سنگِ دونباس واقع در ‌ کندن در معادن زغال ‌ سوسیالیستی بود و با جان انگیز او تجسم ‌ پرستید. اخلاقکاریِ عبرت ‌ شرق اوکراین، انقلاب را می ی ایثار جان خود ‌ انسان جدید شوروی بود: ازخودگذشته و منظم، آماده اوت ۳۱ ها، در ‌ ی آرمانکمونیسم. بنا بر گزارش ‌ وقفه ‌ در راه پیشرفت بی سنگ استخراجکرد، ‌ او در کمتر از شش ساعت، صد تن زغال ۱۹۳۵ اش. او بلافاصله تبدیل به یک ستاره ‌ ی روزانه ‌ برابر سهمیه ‌ حدود پانزده ها و پوسترها شد. او الگویی بودکه تمام ‌ بخش روزنامه ‌ شد، نامش زینت کردند. تصویر او حتی روی جلد ‌ شهروندان شوروی باید از آن تقلید می اشکار ‌ پس، هر کارگریکه بیشتر از سهمیه ‌ نیز ظاهر شد. ازآن تایم ی ‌ مجله 16 شد. ‌ کرد، به استخانویتمشهور می ‌ می شدم، بیشتر مایل بودند ‌ مردمیکه در مسکو با آنها مواجه می ۱۹۹۰ درسال ایراکه بر تنداشتم، بخرند تا اینکه بخواهند قهرمان ‌ شلوارجین آبیغربی ناپذیربرایکالاهایمصرفیوجود ‌ کارسوسیالیستیباشند. اشتهاییسیری کنترل دولتچیز درخوری ‌ های تحت ‌ های خالی مغازه ‌ داشت اما در قفسه برای فروشوجود نداشت. هفتاد سالشور و شوقسوسیالیستی و تلاش های پرولتاری شده بودکه در آرزویگوچی و ‌ فداکارانه موفق به ایجاد توده پرادا بودند. این انقلاب رولکس طلایی بود؛ آزادی را با تقلید کورکورانه گراییِ افراطیِ آمریکایی اشتباهگرفته بودند. حسرت خرید حس ‌ از مصرف غالبی بودکه در تقابل آشکار با تصاویر نمادین شوروی قرار داشتکه خوردند. این تصاویر آخرین ‌ ها و بناها به چشم می ‌ هنوز در تمام خیابان سرعت رو به افول بود. ‌ بقایای رؤیای برابری اجتماعی بودند؛ رؤیاییکه به

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2