در جستجوی جهانی بهتر

233 وحدت نوع بشر ی انتهایی طیف غالب ‌ ی آن از دولت صرفاً نقطه ‌ برداشتِ نژادپرستانه آور و ظالمانه در گذشته و امروز. ‌ برترپنداری نژاد سفید است، پنداریشرم گرفتنو ‌ بردگی ‌ فرد نیست. تحقیر، به ‌ حال، استعمار اروپاییمنحصربه ‌ بااین کشتار دیگران در انحصار هیچ تمدن، ملت یا فرهنگی نیست. منظور این که اقدامات ادیان جایگزین در دوران مدرنکمتر از توحشگذشته ‌ است خوانیم، ‌ مانده می ‌ گری عقب ‌ اسفناک نبوده است. آنچه امروزه وحشی توانگفت ‌ ای از واقعیت دوران معاصر باشد. می ‌ ممکن است درواقع جلوه که طالبان و امثال آنها در چهارچوب خشونت ایدئولوژیک مدرن تکوین آورد. شکل ‌ وسطای مکه. افراط، افراط به بار می ‌ یافتند و نه در مدارسقرون تر صورت ‌ و نوع آن مهم نیست زیرا شرّ افراطی همواره به نام خیری بزرگ ی پیشرفت باشد و خواه سنت. در جهانی ‌ گیرد، خواه این خیر در جامه ‌ می های متقابل، فجایعیکه در بیرون از مرزهای خیالی ما رخ ‌ با همبستگی دهند صرفاً بیانگر قساوت و ستمگری دیگران نیستند؛ آنها با باورها ‌ می ی ‌ های خودخواهانه ‌ و اعمال ما، با تحسین حرص و آز توسط ما و بازی های فکری ‌ ژئوپلیتیک ما نیز ارتباط دارند، یعنی همان اموریکه با مهارت کنیم. در دوران باستان، زائران بودایی در ‌ خود آنها را توجیه و تطهیر می خواندند: آنچه اکنون از ما در عالم ظاهر ‌ بامیان این مسئله را کارما می شود، در آینده به خود ما باز خواهد گشت. ‌ می جای پذیرش واقعیت یگانگی ما از غرایز ‌ های سیاسی به ‌ مروجان سراب کنند. ‌ ها سوءاستفاده می ‌ پستی همچون ترس، آز و نفرت در میان توده حلیبرایمصائبناشیاز تفرقه بیننوع ‌ عنوانراه ‌ هاییکه آنانبه ‌ ایدئولوژی اند،صرفاً موجبتشدید بیماریشده است. آنها برای ترویج ‌ بشر ارائهکرده سازیکرده، ‌ برتری طبقه، ملت، نژاد یا باوری خاص، از دیگران اهریمن

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2