در جستجوی جهانی بهتر

237 وحدت نوع بشر ، نیکولاس کوپرنیک، ۱۵۴۳ بطلمیوسی دیدگاه غالب بود. در سال اجرام ‌ در بابگردش ی خود را با عنوان ‌ دان و اخترشناس، رساله ‌ ریاضی منتشر کرد. برخلاف نظریکه بیش از هزار سال پذیرفته شده آسمانی بود، او ادعاکردکه درواقع خورشید، و نه زمین، مرکز کیهان است. این واژگونی ناگهانیحقیقت مرکزیتزمینکه تصوری آشنا برایهمگان بود، با استقبال عمومی مواجه نشد اماگریزی از آن نیز نبود. انقلابکوپرنیکی ناپذیر ‌ شکلی بنیادین و برگشت ‌ تأثیریشگرف بر پیشرفتعلم داشت و به شک ‌ یکیهان تغییر داد. بی ‌ برداشت ما را نسبت به جایگاهمان در گستره گاه تغییر نکرد؛ صرفاً این ذهن ما بودکه ‌ ی شمسی هیچ ‌ واقعیت منظومه درنهایتپی به اینواقعیتبرد. پیامدهایپذیرشاینحقیقتساده بسیار گسترده بود. «از زمین بلند شو! امیدواریم پرواز خوبی داشته باشی!» اینها کلماتِ ساز اتاق فرمان به فضانورد روسی، یوریگاگارین، بود. ‌ سرنوشت * در جوابگفت: «بزن بریم!» 29 گاگارین نیز، چنانکه مشهور است، بود، درست یک قرن پس از تلگراف مورس. چهار ۱۹۶۱ آوریل ۱ آن روز سال قبل، سگ فضانورد روسی به نام لایکا نخستین سگی بود که دور مدار زمینگشته بود. اکنون زمان آن رسیده بود تا بشر نیز دست به اقدام گاگارین را به ۱ بزرگمشابهی بزند. ظرفچند ساعت، فضانورد وستوک ها بود ‌ مدار زمین رساند؛ این امر سرآغاز رقابتی فضایی در میان ابرقدرت فضانورد آمریکایی، نیل آرمسترانگ، به ماه ۱۹۶۹ و باعثشد تا در سال بودن ‌ ی ثابت ‌ سفر کند. اگر ما هنوز طبق اخترشناسی بطلمیوسی به افسانه * poyekhali

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2