وجویجهانی بهتر درجست 242 آتی را از مصیبت جنگ نجات دهند» و «بر باور به حقوق اساسی بشر، ها، حقوق برابر زنان و مردان وکشورهای بزرگ و کرامت و ارزش انسان همه، اینکلمات قطعاً در راهروهای بااین 32 کوچک مجدداً تأکید کنند». ها ها و سوءنیت قدرتطنینی تمسخرآمیز داشتند زیرا تمام انواع بدخواهی همه، شدند. بااین آور«واقعیتِ»سیاسیتوجیهمی هایتأسف عنواننشانه به بینانه نسبت اعتناییکوته ترینواقعیت، وابستگی متقابل استو نه بی مبرم شود. هنگامی که ورزی ماهرانه قلمداد می به اصول اخلاقی که سیاست فروریخت و سرانجام جنگ سرد در سال ۱۹۸۹ دیوار برلین در سال به پایانرسید، رهبرانجهانفرصت ایجاد نظم نوینجهانیحقیقی ۱۹۹۱ ی ی پیروزمندانه را از دست دادند؛ نظامی جهانیکه چیزی بیش از سلطه یخود باشد. نظرانه منظور رسیدن به اهدافکوته یک ابرقدرت بر جهان به پردازیم. ی آن ناکامی و قصور را می اکنون ما هزینه وجوش با تواناییِ پرداختن به مسائل سازمان مللی قدرتمند و پرجنب اضطراری، عزمی واحد در میانکشورها برای تعقیب منافع خود از طریق های متعالیحقوق گرایی، ساختن تمدنیجهانی بر مبنای آرمان چندجانبه باعثایجاد اتحاد ۱۹۴۵ بشر: تمام این آرزوهاکه برایمدتیکوتاه درسال در جهانی نابسامان شده بود، به نام مصلحت و استثناگراییِ خودخواهانه گویند، کنند به نفعصلحسخنمی نادیدهگرفتهشد. فرستادگانیکه ادعا می ی مجمع عمومی سازمان ملل سخنان جاودان هنگام عبور از دروازه کنند که «بنی آدم سعدی را که در آنجا نقش بسته است، فراموش می ِ گسیختگی اعضاییکدیگرند که در آفرینشز یکگوهرند». ویرانیو ازهم باریکه امروزه با آن مواجهیم، صرفاً بازتاب قصور ما در درک مصیبت
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2