در جستجوی جهانی بهتر

وجویجهانی بهتر ‌ درجست 260 ی خودِ واقعی ‌ چیزی درباره ‌ بشری چه ‌ ی برخورد ما با فجایع حقوق ‌ نحوه دهد؟ جهان «متمدن» ‌ کنیم هستیم، نشان می ‌ ما، و نهکسیکه وانمود می مآب است، چه ‌ ای فضیلت ‌ وجوی خودانگاره ‌ لیبرال غربی که در جست های پیرامون خود دارد؟ دیگر امر متعالی برای ما ‌ درکی از رنج انسان وسطایییاحتیتوجه ‌ سویآسمانمسیحیتقرون ‌ معنایرویگرداندنبه ‌ به خواه نیست. پس ‌ های تمامیت ‌ شهرهای مدرنِ ایدئولوژی ‌ سمت آرمان ‌ به وجوی امر متعالی در ‌ بار گذشته، در جست ‌ بردن به توهمات فاجعه ‌ از پی عنوان امر مقدسسکولار پذیرفتیم. ‌ دوران پسامدرنیسم، حقوق بشر را به ایم، در حال عبور از دریاهای ‌ که حقایق مطلق را کنار گذاشته ‌ درحالی هایممنوع ‌ هستیموخسته از تصادم باصخره ‌ گرایی اخلاقی ‌ طوفانیِ نسبی شده، باور به ‌ زدایی ‌ استقلال فردی و تکثر فرهنگی. در این جهان افسون های ‌ ی تردید ‌ ای جادویی استکه در میانه ‌ ها جزیره ‌ کرامت ذاتیِ انسان توان به آن پناه برد. ‌ اخلاقی هنوز می باور به کرامت انسانی در نهادهای دموکراتیک، حقوق مندرج در قانون اساسی، سیاست خارجیِ پایبند به اصول اخلاقی و اموری از این دست کند اما خود چیزی بیش از مفاهیم حقوقی و فرایندهای ‌ تجلی پیدا می سیاسی است. بنا بر روایتیکلاسیک، لیبرالیسم صرفاً قراردادی اجتماعی شود. اما ‌ ومرج می ‌ استکه مانع از فروافتادن در سراشیبیخشونت و هرج عنوانغایتاساسیِ ‌ عنوانحقیقتتردیدناپذیرماهیتبشروآنچهبه ‌ آنچهبه ترین تعریف ما از خودمان ‌ جامعه برایمان محترم است بازتاب بنیادین عنوان ‌ عنوان فرد، جامعه و تمدن است. درواقع، پذیرش نوع بشر به ‌ به نحوی ‌ ی ذاتی والا و شریف نوعی جهش ایمانی بزرگ است. به ‌ دارنده ناپذیر خودخواه ‌ شکلی اصلاح ‌ توان نتیجهگرفتکه نوع انسان به ‌ مشابه، می

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2