281 روح حقوق بشر آن را فراموشکرده بودند.کنگوی بلژیک، نامیکه در دوران استعمار به این رحمانه استثمار شده بود. شاه لئوپولد دوم،که دیرتر کشور داده بودند، بی ی استعماری شده بود، عجله داشتکه از کارزار از دیگران وارد مسابقه های اروپایی جا نماند. در کنفرانس برلین ی قدرت اندوزی ظالمانه ثروت که «تقسیم آفریقا» شکلی رسمی به خودگرفت، ۱۸۸۵-۱۸۸۴ در سال سازی ی «متمدن های اروپایی را قانعکرد تا به بهانه پادشاه بلژیک قدرت بومیان»حقحاکمیتدولتآزاد کنگو را به او واگذار کنند. ایالاتمتحده نخستینکشوری بودکه ادعای لئوپولد را پذیرفت و «با اهداف انسانی و ی دوستانه کنشگری نوع 6 ی او ابراز همدلی و رضایتکرد.» خیرخواهانه داری را در سال ای بودکه حتی میزبانیکنفرانس ضدبرده اندازه بلژیک به بر عهده گرفت. مطابق با الگویی آشنا، که تا دوران ۱۸۹۰-۱۸۸۹ توسعه تداوم یافت، حال ی کشورهای در های خارجی به توسعه کمک کارهای خوبیکه در آفریقا صورتگرفت بسیار کمتر از جریان خروج هایی ی استثمار آسیب دهنده سمت اروپا بود. این سیاست تکان ثروت به ها باقی ماند. بار به مردمکنگو وارد آورد که اثرات آن تا نسل فاجعه دوستی برای خود ملک شاه لئوپولد دومکه توانسته بود با تظاهر به انسان سرعت و با خشونت مردمکنگو را برای استخراج طلقی به دست آورد به و صادراتکائوچو، محصولیکه در اواخر قرن نوزدهم تقاضای زیادی داشت، به بیگاریگرفت. این تجارت پرسود او را ثروتمند کرد اما تلفات شماری از مردمکنگو یاکشتهشدند زیادیبه مردم بومیوارد آورد: تعداد بی یا تا سرحد مرگکار کردند؛ یکی از اقدامات شایع برای تنبیه کارگرانی کردند قطع دست بود. دیگر اقدامات این «رسالت درستیکار نمی که به سازیِ» ظاهراً خیرخواهانه عبارتبود از غارتوسوزاندن روستاها متمدن
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2