وجویجهانی بهتر درجست 304 رنجهزاران زن و دختر بومی را برایم آشکار کرده است، بسیاری از این زنان و دخترانکشته یا مفقود شده و در جهانی فاقد حس همدردی فراموش شده بودند. وروشروحانی سالخوردگان برای فردیغریبه، درک تناقضشدید بین راه شدن با سایر نوجوانان آسان و ناامیدی جوانان بسیار دشوار بود. دوست زدند. برای ی استنشاقچسبو اقدام بهخودکشیحرفمی بود، آنها درباره خاطر آزار و اذیت دینی بهکانادا پناهنده شده بودند، اش به کسیکه خانواده دادن اینواقعیتناخوشایند با تصویر بهشتحقوقبشر بسیاردشوار آشتی بود. ، لئونا برد در ساسکاتون در ۲۰۱۲ ژوئن ۲۱ حدود سی سال بعد، در برابر کمیسیون حقیقت و آشتیکانادا حاضر شد تا شهادت خود را ارائه سمتش که به کند«و بعد، بیرون از آنجا...کامیون ارتش را دیدیم. درحالی در حرکت بودیم دیدمکهکودکان مثل یکگله آنجا جمع شده بودند. در که سمتش دویدم و او درحالی دوردست مادر و خواهر کوچکم را دیدم. به دانستم چه اتفاقی کرد، گفت: «لئونا»، خیلی ترسیده بودم. نمی گریه می کرد زیرا فهمیدم که جریان چیست. خواهرم گریه نمی افتد، نمی دارد می 24 دانست...که قرار استچه اتفاقی برایمان بیفتد.» نمی اش را او مانند هزاران نفر دیگر داستان دردناک جدایی اجباری از خانه همراه خواهرش به ساله بود که به کرد. او در آن زمان شش تعریف می که مادرش با روزی سرخپوستان فرستاده شد، درحالی ی شبانه مدرسه درماندگیشاهد اینجریان بود. «نوبت رفتن من و خواهرم بود... زمانیکه سوار کامیون شدیم او فقط به من چسبید، نیشگونمگرفت و دامنم راگرفت. «ماما، ماما، ماما.» مادرم
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2