309 روح حقوق بشر تفاوت ما ی بی صمیمانه، پیوندهای شفابخش متعالیکه فرهنگ فقرزده نحوی متناوب بین کند، از نو کشفشود. آونگ سیاسی به را متحول می فریبان در نوسان ها و خشم پوپولیستی عوام گری سطحیِ لیبرال تی احساسا توانیممطمئنباشیمکه اصحاب کنیمکهمی لوحانه تصورمی استوماساده تفاوتی بهترینشریک قدرتتغییراتمعناداریایجادخواهندکرد. این بی جرمشرّ درجهان است. باید تأثیرشدیدهمدلیومشارکتراجدیبگیریم دیدگان و بیدار کردن - یعنی مسئولیت خودمان برای آرامش دادن به رنج طورکه باید برند. درست همان از اندازه رنج می کسانیکه از آرامش بیش دیده را التیام بخشید، فردخودخواه را نیز بایددرمانکرد. درهمانحال ستم عیار و خودشیفتگیِ گراییِ تمام ی مادی که مشغول مصرف بیش از اندازه مان اشتیاقی به پیوندهایی ژرف ویرانگر هستیم، در وجود از خودبیگانه های خواهیم لایه دهند و می وجود دارد که به زندگی ارزش زیستن می حسی وکرختی راکنار بزنیم تا بتوانیم لذت احساساتحقیقی را درک بی کنیم. درمانیکه دنیایخسته از پوچی بیش از همه به آن نیاز دارد اصالت، ی مردم است. درستی و ازخودگذشتگی در میان توده ی مدتی پساز گذراندنکمپزمستانیدر قطب، در یکتابستان به دریاچه بیکر بازگشتم تا با دوستانم دیداری تازهکنم. تضاد بین تاریکی دائمی با سختی آور بود. جایی را که قبلاً دیده بودم به روشنایی دائمی شگفت انگیز فرا رسیده بود. دنیا توانستم به یاد بیاورم. روزی درخشان و حیرت می رقصید؛ اشتیاق و تعلق با هم درآمیخته بودند. حکمتصبر و مستانه می ی خورشید درخشان و باشکوه ساعته ۲۴ ی تابش اندازه سکوت معنادار به رسید. آموخته بودمکه در دوران دلتنگی و تیرگی، زمانیکه دیگر به نظر می نهادن یپیشرویمانگردن ایم، تنهاگزینه هرآنچه در توانمان بوده انجام داده
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2