وجویجهانی بهتر درجست 42 کودکان نیز در امان نبودند: ساله در مکتب داشت. اطفال به در این همهمه و ضوضاء طفلی یازده تحریک معلم بر آن معصوم مظلوم هجوم نمودند... با چوب و قلمتراش و سوزن و درفش آن طفل نازنین را چنان عذاب و عقابی نمودند که قلم ها تصور ها استماع نتواند و دل تحریر نتواند و زبان تقریر نداند و گوش نخواهد. ناپذیر بود: دار از این قساوتهولناک نیز وصف حال مادر داغ مادر آن کودک نازنین چون پسر شهید دید و شوهر را به زخم شدید مقتول یافتو برادر را در خاکو خون غلتیده مشاهده نمود بر مظلومیت الخصوص آن طفل صغیر ناله و زاری آغاز نمود. دیگر آن شهیدان علی ی آفاق در حالت اسیری در دست اهل ملاحظه باید کردکه آن مظلومه 16 پاره یافت، چه حالتی به او دست داد. نفاقچون آن اجساد مطهره را پاره ، مادرِ مادربزرگم، جمالیه، در همین شهر یزد زندگی ۱۹۰۳ در سال اش بهائی شده بودند. در آن کرد. اجداد او مسلمان بودند اما خانواده می اش هجوم بردند زمان نخستین فرزندش را باردار بود. جماعتی به خانه و او را از ایوان و از ارتفاع زیاد به پایین پرتابکردند. تصور کردند که هنگام و با استفاده آسایی زنده ماند. شب شکل معجزه مرده است اما او به ی سمت روسیه از تاریکی، همسرش او را مخفیانه از شهر خارجکرد و به توانستند از آزادیِ دینی برخوردار باشند. تزاریحرکتکردند؛ جاییکه می های شدیدیکه به او وارد شده بود، جنین سقط شد. اما علت آسیب به
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2