وجویجهانی بهتر درجست 52 پراکنانه راگزارشکرده بود؛ سیاستیکه در ایران آشکارا در تبلیغات نفرت شد. هنگامی الملل پنهان نگاه داشته می ی بین شد اما از دید جامعه بیان می سردی عنوانکردکه او صرفاً مطالبی راکهکودکانِ که متهم در کمال خون نگران به والدینشانگفته بودند بازگو کرده است، دادستانِ خشمگین با کردن آنکودکان به جاسوسی او را ساکتکرد. متهم ،کامران صمیمی تیرباران شد. مقامات ۱۹۸۱ دسامبر ۲۷ اندکی بعد، در ی انقلابی همیشگی متوسل ایرانی برای توجیه اینکشتار به همان مجادله شدند: «این ایادی و جاسوسان استعمار عموماً و صهیونیسم خصوصاً، اند و پس از انقلابهم بر ها در مملکت ما با شریعت اسلام جنگیده سال ها و حکام شرع واجب استکه جنگند. بر دادگاه ضدانقلاب اسلامی می ها بعد فیلم این هنگامیکه سال 29 این افراد را به سزای اعمالشان برسانند.» دادگاه را دیدیم، تصورمان این بودکه آن را به امید اخذ اعترافات اجباری گاه پخش اند تا بتوانند در تلویزیون پخشکنند. اما این فیلمهیچ ضبطکرده گناهکشته شدند اما هرگز نشد زیرا فاقد ارزش تبلیغاتی بود: این مردان بی گرانخود تسلیم نشدند. در برابرشکنجه ، درست همان زمانیکه شهروند کانادا شده بودم، جهان ۱۹۸۰ در سال انگیز من را متوجه زادگاهم کرد؛ به این شکل بود. این رویدادهای غم ام از مکانی به نام ایرانکه از نظر عاطفی برایم یکودکی خاطراتمعصومانه برم. بخش بود، فروریخته بود. اما واکنشکانادا را هرگز از یاد نمی آرامش ی همان سال، مجلسعوامکانادا نخستین مجلسی در جهان بود در ژوئیه ای در محکومیت آزار و اذیت بهائیانصادرکرد. علاوه بر این، که قطعنامه کانادا نخستینکشور غربی بودکه درهایش را به روی پناهندگان بهائی ی ی ناامیدی و ناتوانی، این ابراز همدلی برای جامعه گشود. در بحبوحه
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2