وجویجهانی بهتر درجست 58 ترینکلمه در میانکلمات درخشان موجود در دنیاست... آزادی درخشنده اند که به... هرگونه جور و انصاف بوده اما همیشه افرادی نیرومند و بی اند... چرا من آزاد نیستم تا عقایدم را در اینجامعه بیان ستمی متوسلشده طوریکه در نشریات بنویسم و در رادیو ام به کنم؟ چرا آزادی بیان نداشته ی ی عقایدم حرف بزنم؟... بله، آزادی و اختیار هدیه و تلویزیون درباره یخوبی است برای من. خداستو هدیه ی ساله در یک دبیرستانکانادایی، چنینکلماتی از زبان یک دختر شانزده خواه ستایش معلمانش را به دنبال خواهد داشت. اما در سرکش و آرمان ایران، به بهایجان مونا تمام شد. که مونا روی کاناپه عصر، درحالی ۷:۳۰ ، ساعت ۱۹۸۲ اکتبر ۲۳ در ی شد، پاسداران به خانه نشسته بود و برای امتحان زبان انگلیسی آماده می چیز را زیروروکردند تا شاید برای جرایم خیالی او آنها حملهکردند. همه مدارکی بیابند. آنان چیزی نیافتند اما این هیچ اهمیتی نداشت. پاسداران کند که به آنان او و پدرش را با خود به زندان بردند. مادرش تعریف می بریدش؟ کردکه او را رهاکنند: «او فقط یکبچه است،کجا می التماسمی کنم نبریدش.» آنان انشای مونا را نشان دادند و گفتند: «کسی خواهشمی که این را نوشته بچه نیست.» مونا هشت ماه در سلولی کثیف محبوس بود. او را مکرراً بازجویی و توانستند انجام دادند تا برای گرانش هر کاری می شکنجهکردند. شکنجه ای مانند «اغفال کودکان» و «جاسوسی برای اسرائیل» جرایم ساختگی همراه اعتراف بگیرند. اما موفق نشدند. دوستعزیزم، روحی جهانپور، به
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2