77 درجستجوی عدالتجهانی های بوسنی، رادوانکاراجیچ، به ارتشدستور داده بود جمهورصرب رئیس ناپذیرِ ناامنی کاملبهوجود آورند، تا «برایساکنانسربرنیتساشرایطتحمل او موفق شد. 3 طوریکه هیچ امیدی برای بقا یا زندگی نداشته باشند». به رحمانه وگرسنگی طولانی برای آوارگان فراتر از طاقت بشری بمباران بی شدگانومجروحان بودکه از درد بود. بیمارستانکوچکشهر مملو ازکشته هایِ هولناکِ کردند.کودکان مجروح، با زخم کشیدند و گریه می فریاد می شده، و مادرانیمستأصلکه بر وپاهاییقطع ناشی از اصابتترکشو دست کردند، در کنار هم قرار داشتند. پزشکان روی زمین کثیفوضع حمل می معدود بیمارستان در غیاب امکانات و دارو، هرچه در توانشان بود انجام یبیمارستانرا منفجرکرد.خبررسید یتوپیپنجره دادند. ناگهانگلوله می اند. که سربازان وارد شهر شده کنترل سازمان ملل ی تحت هراسان و مستأصل، چندهزار نفر به محدوده در روستای بوتوچاریگریختند. نیروهای محافظ صلح هلندی آخرین پناهگاه آنان بودند. آنها روزهایمتوالیدر گرمایجانکاه تابستان بدون آب شانس بودند که بتوانند از قدر خوش و غذا مانده بودند. حتیکسانیکه آن رفتن آب بدن و سوءتغذیه علت ازدست بمباران جان سالم به در ببرند، به زده به داخلمحوطه هجوم بردند و کسانی رمق بودند. جمعیتوحشت بی وپا ماندند. برخیکودکانخود را به سربازان تر بودند، زیر دست کهضعیف خواستند تا از عزیزانشان سازمان ملل سپردند و با التماس از آنان می محافظتکنند. شایعاتی وجود داشت مبنی بر اینکه در مذاکرات صلح ها سرنوشت آنان را تعیین سازمان مللکه در ژنو در جریان بود، دیپلمات تواند قربانی ی صلح، سربرنیتسا می نامه کرده بودند: برای تضمین توافق
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2