11 ی مترجم دیباچه گیردکه فرهنگ بهکمال رسیده باشد، ولی مدنی است. جنگزمانی پایان می 12 ی مهمی برای «پیشرفت» است. تا آن زمان رانه ای بنیانوضعآزادیقانونیبایددر اخلاقباشدوگرنهجنگ،همچوننشانه های کند. در این جستار،کانت بنیان ِ چنین وضعی، ناگزیر ظهور می از خلل ای برای آن کند، و طرحی از موادّ معاهده ی صلح جاودان را تعریف می آینده گذارد. را پیشمی طورکه افراد گیرد. همان الملل را قیاس از نظم داخلی می کانت نظم بین دهند تا از وضع طبیعی ــکه جنگ است ــ خارجشوند و به دولت تشکیل می المللی قرار گیرند تا ها نیز باید درون سامانی بین خشونت پایان دهند، دولت امکان جنگ میان آنهاکاسته شود و از وضع طبیعی بیرون بیایند. کشد، چون مقتضیات وطنی را پیش می ِ جهان کانت مفهوم حق خواهی و فدرالیسم مبناییکافی برای تعریفروابطسراسر عادلانه جمهوری خواهیو فدرالیسمشاید مبنایی برای کنند.جمهوری ها فراهم نمی میان انسان بندی روابط میان شهروند و شهروند یا دولت و دولت باشند، امّا به صورت دهند: نیاز به تعریف روابط عادلانه میان شهروندان از نیازی دیگر پاسخ نمی وطنی یجهان ها از سوی دیگر. این امر کانت را به طرح ایده یکسو و دولت ها حق دیدار/سفر دارند؛ سخن از ی انسان نویسد همه دارد. کانت می وامی ِ اوست: این یعنی آغاز ِ هرکس، از آن بودن حق جدیدیکه فقط بر مبنای انسان شرطآنکه اخراجاوموجب تواند بیگانه را براند به ِ میزبانمی وطنی. دولت جهان آمیز نباشد. مرگ وی نشود یا خصومت به بعد. ۱۸۱ ی رشیدیان، ع. تهران: نشر نی، ص . ترجمهحکم ی نقد قوه )۱۳۸۷( . کانت، ا 12
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2