39 جنگ و صلح از دید کانت کند که انسان کند، اثبات می زبان، آن را بیان می کم به که هر دولتی، دست تواند روزی بر اصل شرّ در خود چیره شود. ِ پنهانی داردکه می تمایل اخلاقی تواند تنها از راه «جایگزینی میثاقی مدنی یعنی یک حق هر جامعه می فدرالیسم آزاد» پاسداشته شود.کانت نوع خاصی از ائتلاف را در ذهن دارد؛ ها، بلکهصرفاً از دولت یک یملل،که هدف آن نه افزایشقدرتهیچ اتحادیه اجبار هایمتحد باشد،گرچه هیچ قانونیکه به یدولت داشتن آزادیهمه پاس ی مشروعیت دهد، در میان نیست. هر پیمان صلحی از این نوع معاهده دادن نه صرفاً به یکجنگ، بلکه صلح متمایز است. هدف این معاهده پایان ی مثبتجمهوری جهانی نخواهد بود، بلکه هاست. این ایده ی جنگ به همه ایسلبی علیه جنگ استکه هماره در معرضانفجار تنها جایگزین اتحادیه خواهانه خواهد بود. تمایلات جنگ یملل، ائتلاف یدولتفدراتیو، اتحادیه هایکانتدرباره توانیمایده ما نمی کند بینیمی یصلحرا در اینجا بیانکنیم.کانتنه پیش ها ومعاهده میاندولت ی روشنی انجامد، نه برنامه یصلح جاودان به تحقّق ملموسمی چگونه ایده ی یک ایده باشد نه تواند تنها شاکله دهد؛ (که، به هر روی، می به دست می شرحی از [فرایند] تحقق آن.)کانت بیشتر فدرالیسم را در ذهن دارد تا دولت توانند تجربه، می شدتبزرگ، بنا به هایبه رو،که «دولت جهانی، بیشتر، ازاین ترباشند». شدنبهخودکامگیوحشتناک،همچنانبرایآزادیخطرناک بابدل چه بسا این فدرالیسم از یکمرکز نشئت بگیرد: «زیرا اگر بختحکمکند که و قوی یکجمهوری تشکیل دهند (که بنا به طبیعت خود 10 یک مردم منوّر یافته اســت یعنــی مــردم روشــنی )Enlightenment( گری غــرض اشــاره بــه روشــن Enlightened 10 ان ـد. هـای عصـر روشـنگری را در خـود متحق ـقکرده ی ـا مردم ـیکـه آرمان
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2