42 جنگ و صلح از دید کانت آمیزی و بازرگانی ای برای هم گیردکه شالوده فرضمی را پیش 13 نوازی مهمان آمیزی یخود روابطصلح نوبه دهد. این به میان بومیان و نوآمدگان به دستمی کند. در نتیجه، شده، تقویتمی بندی راکه، در نهایت، در قالبقانونصورت شود. وطنِ نوع انسان برداشته می سوی نظمجهان یکگام به اروپا] و =[ ی ما های سوداگر قارّه نوازی دولت کانت عدم مهمان کند: «آنها بومیان را به هیچ های استعماری را محکوم می سوءاستفاده های روی زمین تا جایی لحاظ گیرند.» ولی از آنجاکه اجتماع میان مردم می وطن، یقانونجهان شود، ایده جا احساسمی شدهکهستمدر یکنقطه درهمه ماند، و المللمی واقع محتاجقانون بین الملل به آمیز نیست. روابط بین تعصّب ی های نانوشته بخشبه رعایتدستورالعمل نحوی اطمینان تواند به دیگر نمی داشتن حقوق بشر و صلح جاودان، الملل واگذاشته شود. پاس روابط بین یک، از هیچ راه دیگری ممکن نیست. هیچ نــوازی وطنــی بایــد بــه شــرایط مهمان ی قطعــی ســوم بــرای صلــح جــاودان: «حــق جهان مــادّه 13 همگانــی محــدود شــود.» دوسـتی،کـه حـقّ در میـان اسـت. بنابرایـن ی بشر ی پیشـین، نـه مسـئله کـه در مـادّه اینجـا همچنـان ی آمــدن از ســرزمینی دیگــر بهانــه اســتکــه به معنــای حــقِ یــک بیگانــه بــرای آن نــوازی به مهمان آمیــز بــا وی صــورت نگیــرد… . رفتــاری خصومت هاســت و اســتوار بــر حــق ی انسان ایــن حــقِ دیدار/ســفر، حــق مصاحبــت بــا جامعــه، از آنِ همــه طــور تواننــد به ها نمی اش، انســان ســبب شــکل کــروی مالکیــت مشــترک ســطح زمیــن، کــه به نامحـدودی بـر روی آن پراکنـده باشـند، بلکـه بایـد در نهایـت، بـا بـودن نزدیـکِ همدیگـر کنـار بیاینـد ســوی صلــح به کــس بیــش از دیگــری حــق بــودن در جایــی از زمیــن را نــدارد» امــا در اصــل، هیچ .جــاودان Kant, I. ‘Toward A Perpetual Peace: A Philosophical Project’ in Practical Philosophy. Cambridge University Press (1996), 8:357/8:358. بهاییگران ویژه اگر طرد او به ای را که به سرزمین شما آمده، برانید؛ به از دید کانت روا نیست بیگانه اند. های مذهبی از این دست برای او تمام شود: قربانیانِ دزدی دریایی یا جنگ
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2