44 سوی] صلح جاودانکانت تفسیری بر [به نویسصلح . پیش ۱ اند؛ تنها سه مادّه از آن یمقدماتیکانت اکنون منسوخشده برخی از ششمادّه شناختن این سه مادّه رسمیت میان اهمیت ماندگار و اعتبار عمومی دارند. به حتی در زمانجنگنیز اساسی است، اگر قرار استکه پساز آن فرصتی برای صلح به دست آید. این موادّ از این قرارند: طور سرّی متضمن موضوعی اول. «هیچ پیمانصلحی در صورتیکه به برایجنگ آینده باشد، نباید معتبر تلقیگردد.» بس موقت، تقلب است. حفظ حق بازگشت یعنی صلحْ وانمودن آتش ی جنگ دلالت دارد، زیرا با ازسرگرفتن به جنگ، با تغییر شرایط، بر اراده ِ و باطل ِ حق شود که قاضی ها، دولت مستقل، یا مدعی آن می خصومت آمیز ــ در برابر امتیازی خودش باشد یا حق را ــ گرچه با توجیهی سفسطه کند. آنکسکه خواستار صلح است، نباید فریب دهد. دروغ، تفویض می ِ محتمل تنظیم هاییکه برایجنگ یسیاست اصلجنگ است، و اصل همه اند. در نتیجه، صداقت بازوی نیرومند صلح است. بیل باید بیل خوانده شده بس نباید صلح خوانده شود. زبان نیز باید ما را نسبت به واقعیت شود و آتش آ گاه نگاه دارد. و حکومت دولتی دیگر 2 زور در نظام سیاسی دوم. «هیچ دولتی نباید به مداخلهکند.» یعنیوقتیدولتیبا اختلافاتداخلیدچار انشقاقاست، ایننبردمردمی مستقل با بیماری داخلی خودشان است. تا زمانیکه این منازعه فیصله نیافته 2 Verfassung/Constitution
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2