درآمدی بر صلح جاودان کانت

59 سوی] صلح جاودانکانت ‌ تفسیری بر [به سان، در صورتشکست او خود در معرضآن استکه ‌ محضاستو بدین اند، نابود شود. بازماندگان، حیاتخود را ‌ همراهکسانیکه از او اطاعتکرده ‌ به مدیون لطفطرفپیروز هستند. سوم، شرایطی برایحق وجود داردکه عقل تواند آن را درککند تا به صلحجاودان دست یابد. ‌ صورت پیشینی می ‌ به . سیاستو اخلاق ۳ ِ‌ گیرد، فرمان اخلاقی. ولی این، واقعیت ‌ در برابر واقعیتتجربی«باید» قرار می ویژه اصل دروغ، مدام به ‌ خود را دارد. این واقعیتکه رفتارهای سیاسی، به کندکه در ما، همچونموجوداتانسانی، ‌ شوند، اثباتمی ‌ پشتپرده رانده می آ گاهی به اخلاق و حق وجود داردکه، ولو ما خلاف آن عملکنیم، خواستار طرز فاحشی ‌ ارضاشدن است.گرچه در این مورد، دروغ، همچون ریاکاری به ی عقل است. شاید ‌ ِ این ریاکاری اعتراف به محکمه ‌ شود، خود ‌ نمایان می کس معیارهای اخلاقی و حقوقی را اعلام نکرده، بدون آنکه در صورت ‌ هیچ کند که فرمان ‌ کاری اثبات می ‌ امکان خود را از آن مستثنیکند؛ ولی این دغل نشدنی است. ‌ [اخلاقی] مغلوب دهد و آنچه باید رخ دهد، ‌ غرضکانت آن استکه میان آنچه رخ می هایکاوش او ترفندهای ‌ تمایز بگذارد و آن را نشان بدهد. در نتیجه، موضوع ای نیستند که با آنها صلح را چندصباحی بتوان نگه داشت، بلکه ‌ بازانه ‌ نیرنگ سازد. ‌ شان صلح پایدار را ممکن می ‌ های قانون هستند که تحقق ‌ بنیان طور قاطع، اخلاق را از سیاست، و رخدادهای واقعی را ‌ اگر کانت، به کند تا دوباره آنها را یکی ‌ نماید، او اینکار را بدان سبب می ‌ از «باید»، جدا می گوید "چون ماران فرزانه باش"، اخلاق با افزودن اینکه ‌ بگرداند؛ «سیاست می

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2