درآمدی بر صلح جاودان کانت

60 سوی] صلح جاودانکانت ‌ تفسیری بر [به توانند در ‌ کند.» چون هر دو می ‌ آن را تعدیل می 21 "چونکبوتران معصوم باش" قرار بگیرند،کانت میان اخلاق و سیاست ناسازگاری 22 ی عملی ‌ یک قاعده یابد، ولی سبب آنکه میان آن دو ناسازگاری وجود ندارد، تقدّم اخلاق ‌ نمی گوییم ‌ است،واینتقدّمدرقطعیّتحقیقتآنریشهدارد. ازنظرتجربی،مامی مندانه، ‌ ایاستکه افسوس ‌ «صداقتبهترینسیاستاست». اینجمله «نظریه ی «صداقت بهتر از هر سیاستی ‌ کند.» ولی جمله ‌ عمل، آن را اغلب نفی می خود ‌ خودی ‌ ایستد. این به ‌ است»، به یک سان نظری استکه ورای انکار می های خوب است. ‌ ی سیاست ‌ ناپذیر همه ‌ یقینی، و ویژگی اجتناب شود. «زیرا ‌ قطعیّتزور نمی ‌ گوید قطعیّت اخلاق موجبعدم ‌ کانتمی بین ‌ قدر روشن ‌ عبارت دیگر، عقل هنوز آن ‌ این هنوز منوط به تقدیر است؛ به ای از علل مُقدّر را بررسد که به آدمی مجال ‌ نیستکه رشته )Enlightened( ِ اعمال یا ترک اعمال انسان را، بسته به سازوکار ‌ دهند تا نتایج خوب و بد ‌ می ی اینکه چه باید کرد تا در راستای وظیفه ‌ بینیکند. ولی درباره ‌ طبیعت، پیش ی غایت ‌ باره و در نتیجه، درباره ‌ (برحسب قوانین حکمت) باقی ماند، دراین افکند.» ‌ جا پرتویکافی می ‌ نهایی، عقل برای ما در همه ولی آیا این وحدت وظیفه و واقعیت، یا صرفاً تقدّم وظیفه بر واقعیت، برای فهم ما از وقایع مربوط به غایتکنشکافی است؟ آیا این در عوض، ی یأس واقعی قانون اخلاقی، مخصوصاً برایکانت نیستکه ‌ دهنده ‌ نشان ی مشروط، ‌ ِ رابطه ‌ صورت معکوس ‌ در انسان را، به 23 خواهد «شر رادیکال» ‌ می .۱۰:۱۶ ، انجیل متّی 21 22 precept درون مرزهـای دی ـن وی ـژه، در ‌ ای» مفهوم ـی اسـتکـهکان ـت، به ‌ «شـر رادی ـکال» ی ـا «شـر ریشـه 23 نویسـد: «مـا ‌ ، ب ـدان پراخت ـه و آن را شـرحکـرده اسـت. او در ایـنکت ـاب می)۱۷۹۳ عقـل محـض (

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2