72 سوی] صلح جاودانکانت تفسیری بر [به کنند اگر با ) «حاکم و مردم، یا ملت و ملّت، به یکدیگر بدی نمی ۱ دهندکه خشونتوحیله با یکدیگر بجنگند.»ولیهر دوکار اشتباهی انجاممی تواند صلح جاودان به مفهوم حقکه تنها چیزی استکه می «به هرگونه توجه کنند». را برقرار سازد، پشت می ) از آنجاکه هر دو ذهنیتّی غیرعادلانه دارند و از وظایفخود نسبت ۲ کنند، «اگر همدیگر را نابودکنند، هرکدام هرچه لایق آن به دیگری تخطی می ایکافی از نوع همواره آورد». در چنین وضعیتی، «اندازه است، به دست می یابد». ها ادامه می ماند یا بازی تا دورترین زمان باقی می رود. از آنجاکه عقل، عاملکارای ) اصل اخلاقی هرگز از میان نمی ۳ خاطر یابد،تقصیربه هایحقبهرفتار، با پیشرفتتمدنرشدمی کردنایده بدل ها مربوط است، پاسخ به شود. تا جاییکه به انسان تخطّی نیز با آن بیشتر می اند که پرسش تقصیر روشن است. این روشن استکه آنها سزاوار آنچه بوده پذیر است. ها بر سر آنها آمده است. از این لحاظ، مشیت توجیه با شرّ جنگ پرسد ولی خداوند چگونه رود و می تر می باور سیاسی» پیش ) «اخلاق ۴ تواندبرایچنینخلقتیمُوَجّهباشد،برایاینواقعیتکه«نژادچنینموجود می تواند به ای نمی یعدل الهی فاسدی اساساً باید روی زمین باشد»؟ هیچ نظریّه این سؤال پاسخکافی بدهد (اگر فرضکنیمکه هیچ بهبودی در نوع انسانی داوری بسی 30 عبارتدیگر، یا «ایستار تواند باشد). به هرگز نخواهد بود و نمی توانیم از لحاظ نظری مفاهیم اعلای فلسفی برای ما بلند است» ــ ما «نمی اثبات نیست. خدا و حکمت قدرت نفوذناپذیر را اثباتکنیم» ــ یا خدا قابل مقصّر است. 30 Standpoint
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2