درآمدی بر صلح جاودان کانت

80 سوی] صلح جاودانکانت ‌ تفسیری بر [به داده شدهکه همدیگر را اصلاح و مهار 39 کننده باشد، چون به جماعتی ‌ قانع ِ فیلسوف، دیگر ‌ سازند. پادشاهان ‌ کنند و عقل یکدیگر را نیرومندتر می ‌ می خواهند ازعقلبهره ‌ هایمنفرد نیستند؛ آنها روحجماعتیهستندکه می ‌ انسان برند. آید تا حقیقت در ‌ اصطلاح، به خیابان می ‌ کانت فیلسوفی استکه، به گیردکه آگاهی آنها ‌ جهان را بیدار کند. او در صف فیلسوفان بزرگی قرار نمی گیری از دیگران ‌ شان، ایشان را بهکناره ‌ از تفوق وجودی و حقیقت اندیشیدن قراردادن ‌ دارد تا با مخاطب ‌ های خود وامی ‌ ترین حلقه ‌ بردن به خصوصی ‌ و پناه ترین همسایگان، ‌ [فضای] تهی و محدودکردن مخاطبان خود به نزدیک راهیکه او ‌ ها شانه خالیکنند. کانت دوست دارد کوره ‌ ی مسئولیت ‌ از همه راه اصلی بدل شود. ‌ گشاید، به بزرگ ‌ فیلسوفانه می . حالتفلسفیکانتدر دریافتاو از تاریخوصلحجاودان ۸ ی اندیشیدن او ‌ الف)شیوه توانیم ‌ گردد: ما نمی ‌ ِ سطورکانتیبه یکسرچشمه بازمی ‌ ابهامو تناقضظاهری ی خود را انجام دهیم، امید ‌ چیزهایی را بدانیمکه، در عین حال، اگر وظیفه ی خود را انجام دهیم، امید فقط از انجام آن ‌ به آنها داریم. ولی اگر وظیفه گیرد، [بلکه] بر توقعی تکیه داردکه هرچند ناشناخته، ‌ تنهاییسرچشمه نمی ‌ به آید. ‌ توانیم از آن بگریزیم؛ اینکه مشیّت الهی بهکمک ما می ‌ ما نمی بودن در عمل و ندانستن در نظریه، ‌ ِ کانت، در میان تنشیقینی ‌ اندیشیدن هاییکه ممکن است ‌ ی فرصت ‌ آموزد که بر پایه ‌ کند.کانت به ما می ‌ زیستمی 39 community

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2