81 سوی] صلح جاودانکانت تفسیری بر [به درهستی باشکستمواجهشوند،عملکنیمو زندگیرا پیشببریم. اینقوت، ی مندانه ریزی بر اساسشناخت یا چیرگی مهارت تری از برنامه از منبع عمیق هایروی گیرد. از اینسرچشمه، راهنماییبرایمادّه ابزارهایتکنیکیمایهمی آید که بدون آن بهایی ندارند. سطح برمی وضعیت و تکلیف انسان این استکه با امکان شکستکامل در جهان زندگیکند؛ [انسان باید] برای این شکست آماده باشد، ولی در عین حال، و روشنی ورزیبه رغم آن، متکیبه قدرتلاینفکامیدهاییباشدکه در فلسفه به رسد، بنا وحفظ بالند؛ [انسان باید] در مقامهدف، آنچه را به نظر محالمی می طورکلی در پرتو شناخت انتقادی ناممکن نبوده است. این کند،گوییکه به نظر ورای توانایی ما بیاید. با این همه، این تنها حالت درونی ممکن است به ی بدترین است؛ او زید، آماده ِ موفقیت است. تنهاکسیکه در تنش می بنیان تواند بهترین را، در خود، برایکنشعملی و پایندگی فعّال برانگیزد. می ً چیز را باید فورا ی امر مطلق چیست؟ من چه توانیم بپرسیم: فایده ما می دهد؟ مستمسکخود قرار دهم؟ درچهشکل تاریخی این نکته امروزه معنا می یسیاسی آیا این با تمسک اتفاقی به چیزی، پر کاهی، فرمولی ــ در اراده آید بهصلحمثلاً، در تعریفمفهوم تجاوزگر، یا مرزهایزمینی ــ به دستمی های ِ تصمیم ی پایدار ای سربر نکند؟ یا این، در مخاطره اندازه ی بی تا فاجعه دادن جایاجازه کردنبرحسبعقل، به تاریخینهفته است؛درشجاعتعمل بدان تمسک زده ِ خوف ایکه در خودفریبی به امواج تا ما را از آخرین رشته جوییم، جداکنند و بشویند؟ می شده و آموختنی را داشته باشیم، نباید ما اگر توقع چیزی قطعی، شناخته ای از اندیشیدن داده ها باشیم. پاسخ با شیوه در پی پاسخی برای این پرسش
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2