پرهیز ی خشونت مبانیِ مبارزه 99 شـود یا چون بسـیار شـدید مواجه می ِ خشـونتی از سـوی آنان، با سـرکوب ِ های لازم را ندارنـد. آنـان اغلب حق کنده، س ح ک و پوسـت ُ آنـان خیلـی ر پرهیزی] موفـق خشـونت ِ کـه [از طریـق ورزی را اگر بازگشـتن بـه خشـونت ِ قبـال ِ پرهیزی هـر روز بـا ا داننـد. خشـونت نشـوند بـرای خـود محفـوظ می ورزی نیاز تواند شـجاعتی بیش از خشـونت شـود و می تـری مواجـه می بیش چه که باشـد، امیدوارم پرهیز هر خشـونت ِ هـای رویکـرد ت ّ داشـته باشـد. مزی ِ عنـوان یـک اصـل و به ِ عنـوان ایـن را روشـن کـرده باشـم کـه اگـر آن را به ـرف]، ِ ص ِ ای بـرای بـودن در جهـان اختیـار کنیـم [و نـه یـک تاکتیـک شـیوه .ایم کنـون رفته هـا برویـم کـه تا توانیـم بسـیار فراتـر از این می پرهیزی راهـکاری نیسـت کـه ضعیفـان به آن در ایـن رویکـرد، خشـونت یاب طلبـد کـه کم راسـتی نوعـی از توانمنـدی را می ـل شـوند، بلکـه به ّ متوس نیرویی ِ کـردن پرهیزی اجتنـاب از چیزی نیسـت بلکه درگیر اسـت. خشـونت موجـود در پیـکار اسـت. این نیـرو یا قـدرت "موجود"تـر و موجودتر ً واقعا نفـرت عمـل کنیـم و [در ِ تـر بتوانیـم بـدون هـر میـزان کـه بیش شـود، به می تر کـه بتوانیـم بدون هـر میـزان بیش نفـرت باشـیم؛ به ِ مـان هـم] بـدون درون ایسـتادگی دهند انجام می چـه آن ِ آرزوی هیـچ آسـیبی بـرای کسـانی، در برابر گانـدی "خصومـت را ِ تـر بتوانیـم بـه بیـان هـر میـزان کـه بیش کنیـم؛ و به یابیم نمی طریقـی که هنـوز در ] به ۳۸[". متخاصمـان را ِ منحـل کنیـم و نه خـود یکدیگر، مـان به مبتنی بر وصـل بودن ِ ـی ّ تلق ِ بینـی و طـرز طـور، ایـن جهان چه .شـوند تر و پایدارتر منجر می لی ژرف ّ کنـد که بـه تحو هایـی را آزاد می انرژی پرهیزی فقـط یـک اسـتراتژی نیسـت، بـه این گوییـم خشـونت وقتـی می ایـم، این طـور که دیده اسـتراتژی لازم نباشـد. همان ِ معنـا نیسـت کـه داشـتن ای اسـتثنایی دارد پرهیزی مشـخصه وجـه صـادق نیسـت. اما خشـونت هیچ به
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2