پرهیز ی خشونت مبانیِ مبارزه 137 ی(!) مترجم: مقدمه شاید برای فردا پرهیزی ابتدا از آن جهـت برایم اهمیت یافت ی خشـونت مطالعـه در حـوزه فرهنگـی بالیـده بـودم کـه خشـونت نه رده ُ ام بـود. در خ کـه معضـل شـخصی اش جاری ً هـا و ابزارهای دائما فقـط از عناصـر اساسـی آن بلکـه جـزء ارزش مسـتعد بـودم. با ً ی شـخصیتی نیز برای پـروردن آن کاملا لحـاظ گونـه بـود. به ناپذیر ناشـی از م با عـوارض عدیده و جبران ّ ی مسـتمر گذشـت زمان، مواجهه موجب شـد تا بالاخـره روزی احسـاس نیاز کنم به شـناخت ً ایـن امـر، نهایتا ام، سـبب علائـق اجتماعی ی این معضل بزرگ شـخصی. به و کنـکاش دربـاره پرهیزی اجتماعی" ی "خشـونت نظری به حوزه ِ رد ُ خ ِ دیـری نپاییـد تا این تلاش های اندک ی عمومـی اندوخته ها از ارائـه ی یابـد. در عیـن حال، تـا مدت ّ تسـر تبلیغی بالاتـر از از این ّ ام در ایـن حـوزه اکراه داشـتم. چـه ضد نظـری ً و صرفا ِ صلاحیتـی چـون من بخواهـد در مقـام تبیین پرهیزی، کـه بی بـرای خشـونت آن برآید! گذشـت، بیـش از پیـش بـا تلنبـار شـدن خشـم اجتماعی هرچـه زمـان می افزون م َ ی از ایـن بابـت نیـز د ّ شـدیم و احسـاس خطـر بسـیار جـد مواجـه می شـدم شـد؛ و من بیش از پیش با این هشـدار از سـوی دوسـتانی مواجه می می کـس کـه بتواند حتـی فقط از حیـث نظری شـود. هر کـه فلانـی، دارد دیـر می پرهیزی اجتماعـی را مختصر تیمـاری بدارد، ی خشـونت پیکـر نحیف اندیشـه ای بایـد کـه چنان کند؛ مهم نیسـت که اثـرش چقدر کوچک باشـد. حتی مرتبه ی اسـت بـرای همه آلود دوسـتی مواجه شـدم که: این وظیفه عتاب ِ بـا خطـاب
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2