پرهیز ی خشونت مبانیِ مبارزه 139 ورزشـکار یـا دانشـور یـا هنرمنـدی کـه دعوت بـه مسـیر خویش کنـد، بلکه مثالین، ِ صلاحیتی اسـت همچون آن معتـاد بی ِ س مت موضعـم موضـع آن بی کـه فقـط شـاید بـه ایـن درد بخـورد که عبرتـی باشـد از جهت مخالـف، چرا س متی را با گوشـت و پوسـت و اسـتخوانش دریافته اسـت. کـه رنـج آن بی * * * ام کـه هم تـر متنـی برخـورده پرهیز بـه کم ی خشـونت ی مبـارزه در حـوزه ی ایـن کتابچـه نکات اساسـی مهم و متعـددی را مطرح کرده باشـد بـه انـدازه هـا موافق نباشـم و هـم در عیـن حـال، بسـیار مطالبـی داشـته باشـد کـه با آن هـای این متن بـه همیـن دلیـل، ظرفیت ً ی بدانمشـان. دقیقا ّ و قابـل نقـد جـد ورزی، گفتگـو و تعامـل فکـری در این ای ارزنـده بـرای اندیشـه مایه را دسـت انـگارم. حـوزه می پرهیز تأکیـد دارد؛ از این ی خشـونت مبـارزه ِ عـد معنوی ُ ـر بر ب ِ یگل ِ مایـکل ن تـر بر گاندی و کینگ متمرکز اسـت. نویسـندگان رو ارجاعاتـش در متـن بیش پرهیز را از منظـری ی خشـونت ث)، مبـارزه ِ دیگـری (نظیـر اریـکا چنـوو عنوان نگرنـد. در یک رویکـرد عملگرایانه، از نلسـون ماندلا به عملگرایانـه می تـوان آموخت کـه از گاندی شـخصیتی عملگـرا و عرفـی بـه همان انـدازه می و کینـگ. (ایـن در حالـی اسـت کـه در این کتابچه، نـام ماندلا فقـط یک بار و صورتـی فرعـی آمده اسـت.) آن هـم به چـه در ایـن متـن بـه لحـاظ نظـری، شـخصا پاهایـم بسـیار بیـش از آن ی خواهند مسـیر مبـارزه مطـرح شـده روی زمیـن اسـت! در جوامعـی کـه می بینـم کـه پرهیز را در پیـش بگیرنـد، لزومـی (و حتـی ربطـی) نمی خشـونت کـس هنـگام مواجهـه بـا سـارق اتومبیلـش با او دسـت بدهد و جویا شـود هر
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2