پرهیز ی خشونت مبانیِ مبارزه 18 خورد، گریختن، و راه سوم و زد پرهیزی کمیـاب و حتـی شـاید جـزء رسـد کـه خشـونت بـه نظـر می ِ رف ِ ـی ص ّ ی آن و شـاید حت ه ّ بالقـو ِ گذاران ظرفیـت اسـتثنائات باشـد. سیاسـت ِ زدن گیرنـد. خشـونت، یـا صدمـه ت نادیـده می ّ شـد پذیـر بودنـش را به امکان ِ شـخصی دیگـر یـا آسـیب رسـاندن بـه شـأن و کرامـت ِ عمـدی بـه جسـم جـا حاضـر اسـت؛ خصوصا او چنـان رایـج اسـت کـه انـگار همیشـه و همه سـاختاری را هـم در حسـاب آوریـم (که بایـد هـم بیاوریم). ِ اگـر خشـونت ای اسـت که کشـی یا سـلطه و سـیطره سـاختاری عبارت از آن بهره ِ خشـونت هـا، مشـخص ی این یـک نظـام، سرشـته شـده باشـد. بـا همـه ِ در پیکربنـدی پرهیزی، خشـونت ِ خشـونت و نـادر بـودن ِ ظاهـری ِ شـده کـه فراگیـر بـودن تر گونه باشـد، بلکه این برداشـت بیش ناشـی از آن نیسـت که جهان واقعا آن ی ما نمونـه، طریقـه ِ ی نگـرش مـا بـه جهـان اسـت. محـض ی شـیوه زاییـده گرایی، جـدا از علـم تـا قـرن بیسـتم گرایـش بـه تأکیـد بـر ماده ِ در کاربسـت ی علـم، بـه اسـتعاره ِ هـم بـودن و رقابـت داشـته اسـت. ایـن نـوع کاربسـت انجامـد. تنها همیـن اواخر بـوده که خونیـن" می ِ "طبیعـت بـا چنـگ و دنـدان ی طبیعت و ـی دربـاره ّ طور کل انسـان بلکـه به ِ ی ماهیت علـم نـه فقـط دربـاره بینشـی ِ شـناختی هـم، تن بـه تغییر جهتی قابل توجه به سـمت زیست ِ تکامـل بسـیاری ِ بینـش، البتـه اهمیت ِ تـر داده اسـت. ایـن بسـط و شـکوفایی متعادل خـود را باز کند ِ ها راه پرهیزی دارد امـا هنوز بایـد بیش از این بـرای خشـونت ]۳[. فراگیـر و متـداول تبدیل شـود ِ بینـی و پیـش بـرود تـا بـه جهان پرهیزی باخبـر خشـونت ِ هـای مثالـی هـا از نمونه امـا ایـن کـه مـا بیـش از این
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2