پرهیز ی خشونت مبانیِ مبارزه 19 حاصـل یـا منجـر بـه اثـر و بی بی ّ شـویم، و ایـن کـه آن را بسـیار بیـش از حـد نمی بینیـم، دلیـل چـه در سـوریه یـا مصـر رخ داد) می کننـده (نظیـر آن مأیوس ِ تبعـات دیگـر ایـن اسـت کـه فرهنـگ مـدرن، ما را بـه خوبی ِ دیگـری هـم دارد. آن دلیـل کنـد. در ـا نمی ّ مـادی مهی ِ ت ّ جسـمانی ِ ـا فاقـد ّ موجـود ام ً نیرویـی واقعا ِ بـرای درک خشـونت" ِ خشـونت" خودش بخشـی از مشـکل اسـت. "عدم ِ ی "عـدم واقـع، واژه قضیه، یعنـی آن چیز اصلی و واقعـی یا همان ِ حاکـی از آن اسـت که اصـل ً تلویحا آن اسـت. این ِ خشـونت فقـط غیاب ِ فـرض، خشـونت اسـت و عدم پیش ِ وضعیـت اندیشـند ی صلح می همـان طریقی اسـت کـه بسـیاری از مردم هنـوز درباره ِ مشـابه ته و ترتیـب حقیقـت را سـر پندارنـد. آنـان بدین جنـگ می ِ و آن را منحصـراً فقـدان .کننـد هـای مـا را محـدود می عـی، گزینه ّ تصن ِ صـورت کننـد و به می یـک تهاجم، ِ مـا در برابر ِ پرهیزی غافـل بمانیـم، واکنـش اگـر از خشـونت خـورد) یـا و مثـل کـردن (زد شـود: مقابلـه به تنهـا بـه دو امـکان محـدود می ً واقـع اص پرهیزی، ایـن به خشـونت ِ آمـدن (گریختـن). از منظـر کوتاه "انتخـاب" نیسـت. یـک رویکرد، واکنشـی عینا از نـوع همان خشـونت بوده اسـت و رویکـرد دیگـر، ایـن بـوده کـه منفعلانـه بگذاریـم خشـونت بـر ما ِ چنین بر کسـی دیگر). هـر دو رویکرد فقط به گسـترش جـاری شـود (یا هم خشـونت ِ این دو نمود ِ ما، بیـن ِ واقعـی ِ کننـد. انتخـاب خشـونت خدمـت می شـود مـا زمانی گشـوده می ِ واقعـی ِ انتخـاب ِ هـا، امـکان جـای این نیسـت. به یـک از ایـن دو نوع رویکـرد را برگزینیم. تـازه از آن موقع کـه نخواهیـم هیچ بدیلی متفـاوت مواجهه ِ ایم با خشـونت از طریـق واقـع خواسـته اسـت کـه به ِ مذهبی ِ آواز نـدرو یانـگ ایـن بدیل متفاوت را با اسـتناد بـه یک کهـن َ کنیـم. ا ]۴[. د َ خوان جـا که هیـچ راهـی نیسـت" می آن ِ پوسـتان "راهـی بـه بیـرون سیاه خـورد یـا گریختـن و ی زد پرهیزی راه سـومی بیـرون از دوگانـه خشـونت
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2