پرهیز ی خشونت مبانیِ مبارزه 36 .دهد دفـاع نظامـی را شـکل می ِ دیگری بـه عنوان ِ ها در اثـر ناکامـی یا امتنـاع از شناسـایی تمـام خشـونت تر بـه دار ریشـه ِ یابی رو، دسـت شـوند. از ایـن کمـال آغـاز می و تمام ِ انسـان حریف را شامل شود. ِ ت ّ انسـانی ِ د ّ مجد ِ پرهیزی بایسـتی بیدارسـازی خشـونت گر هم ایـن امـر دشـوار اسـت، اما حتـی یک شـکنجه ِ یـاد داشـتن اگرچـه به کند عاطفگـی تصـور می ی جهـل و بی واسـطه یـک آدم اسـت؛ آدمـی کـه به درسـت اسـت کـه دیگـران را شـکنجه دهـد، امـا هنـوز جایـی در اعمـاق شـده تهی ّ ایـن حتـی کسـی تـا این حد وجـود او، آدمیتـی نهفتـه اسـت. بنابر از صفـات انسـانی کـه حاضـر به انجـام چنـان اعمالی اسـت، تمایلـی نهفته ِ انسـانی ِ ص ّ دسـت رفته را بازیابد. زمانی که تشـخ از ِ دارد که صفات انسـانی یازیم. این او دسـت می ِ باطنـی ِ داریـم، بـه این میـل "دیگـری" را در نظـر می پرهیز حتی قادر خشـونت ِ شـود مقاومـت همـان دلیلی اسـت کـه موجب می ورزی ح و در خشـونت ّ ـن دنـدان مسـل ُ بـه غلبـه بـر حریفانـی گـردد کـه تا ب پرهیزی آن اسـت کـه مـا را در تریـن دسـتاورد خشـونت ] کم ۱۶[. انـد قاطع شـدن از صفـات انسـانی خشـم و تهی ِ در دل داشـتن ِ ب ّ مخـر ِ اثـرات ِ برابـر ما از خشـم، ِ خـود ِ فردی ِ کنـد. بیاییـد فرامـوش نکنیـم کـه رهایـی حفـظ می ِ پرهیزانه، دسـتاورد های خشـونت هـا در اثـر ممارسـت تـرس و امثـال این .کوچکی نیسـت ِ مهـم از قصـد ما بـر این کـه [حتـی] با یـک مهاجم بـه عنوان ِ یـک رکـن زنی زنی به اوسـت. برچسـب یـک انسـان رفتـار کنیـم، اجتنـاب از برچسـب ِ کشـتن ِ ی مـا در برابر کـه همه جایی شـود. از آن زدایی می ت ّ شـخصی ِ موجـب شـویم، سـربازان شـناختی می روان ِ طبیعی ِ یکدیگـر دچـار احسـاس انزجـار کننـد [کـه زنی اسـتفاده می از برچسـب ً بـرای غلبـه بـر ایـن احسـاس، غالبا
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2