پرهیز ی خشونت مبانیِ مبارزه 45 اعتنایـی به دسـتورات، نافرمانـی مدنی و اعتصابـات، بی ِ سـاتیاگراها از قبیـل کم مـا دسـت ِ شـنود" یـا حریـف و ایـم امـا "شـریک گفت نظایـر آن را آزموده دهـد. بـا ایـن وجـود، مـا هنـوز در طـرزی مشـهود واکنشـی نشـان نمی به ایـم. اگـر مـا نخواهیـم خـود، "بی"چـاره نمانده ِ پرهیز خشـونت ِ خـط سـیر آن بـه ِ کـردن هایمـان را بـرای علاج توانیـم زندگی شـی را بپذیریـم، می ُ ک حق شـدنی ام. هیچ فدا ت انتخـاب کرده ّ دق خطـر بیاندازیـم. مـن این کلمـات را به ِ رغبت بـه پذیرش ی رأی را به انـدازه لجوج و خـود ِ توانـد یـک حریـف نمی ی "بـه انجامش نمونـه، قضیـه در لحظه ِ شـدن تـکان دهـد. محـض فدا ِ خطـر هنـد همین بود ِ اسـتقلال ِ مبـارزات ِ ی نهایـی در مرحلـه 1 شـو" برسـان یـا فدا .و مؤثـر هم واقع شـد پرهیزی جـا دو نکته را به خاطر بسـپاریم. اول، خشـونت خوب اسـت این واقـع ورزی اسـت. بـه عنـوان مثـال، به تـر از خشـونت بسـیار ایمن ّ در کل حانه کشـته نشـده اسـت در ّ مدنـی غیرمسـل ِ بانـی صلح ِ کـس در کنـش هیچ 2 ی "متعارف" حانه ّ هـای مسـل هـا نفـر طی جنـگ یـا درگیری کـه میلیون حالی پرهیزی مبـادرت ورزیم به خشـونت از آن بابت اند. دوم، اگـر ما کشـته شـده تـر اسـت، مثـل آن اسـت کـه بخشـی از قدرتـش را از آن سـلب کـه ایمن شـود پرهیزی زمانـی حاصـل می خشـونت ِ تمـام و ّ تام ِ کـرده باشـیم. قـدرت ی حسـاب و کتاب کـردن درباره ِ اش و بـدون اعتقـاد به درسـتی ِ سـبب کـه به .ی آن انجامـش دهیم هزینـه منازعـات در تصویـر بیـان ِ گرفتـن بالا ِ طـور کـه منحنـی تردیـد همان بی 1. do-or-die moment 2. normal
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2