پرهیز ی خشونت مبانیِ مبارزه 47 یک ِ پیشـخان نشسـته بـود. بعد از گذشـت ِ نژادی، پشـت ِ تبعیـض ِ شکسـتن پوسـتی که خونـش به جوش غـذا، ناگهان مرد سفید ِ ـرو ِ روز و نیـم بـدون س ی او گذاشـت ی او را کشـید، چاقوی بزرگی را روی سـینه آمده بود چارپایه کاکاسـیاها، ِ ـب، آقای عاشـق ُ کنـان بـر سـرش فریـاد کشـید کـه: "خ و تهدید یـک دقیقـه وقـت داری گـورت رو گـم کنـی قبـل از این کـه اینو تـو قلبت هایی متمـادی بود فـرو کنـم." دیویـد آرامـش خود را حفـظ کرد (او سـاعت کـرد.). با وجـود نفرتی که انـی را نـزد خود زمزمـه می ّ رب ِ کـه داشـت نیایـش باریـد، سـعی کـرد بـه چشـمان او نـگاه کنـد و در همان از نـگاه آن مـرد می کنی باید انجـام دهی، انجـام بده؛ چـه را که فکـر می حـال گفـت: "بـرادر، آن چـه کنـی، دوسـتت داشـته باشـم." آن کنـم جـدای از هر مـن هـم سـعی می بعـد از لحظاتـی چنـد، چاقو شـروع بـه لرزیدن کرد. سـپس آن مرد دسـتش آرامـی پاییـن آورد و از ناهارخـوری بیـرون رفـت. بعضـی از شـاهدان را به . خروج، اشـک در چشـمانش حلقـه زده بود ِ متوجـه شـدند کـه هنگام روند هـای نبـرد می ها سـربازی کـه به جبهه بـه یـاد داشـته باشـید میلیون دلایلی ِ خاطـر شـان را بـه خطـر بیاندازنـد، آن هم به انـد کـه جان آماده ً کام ی اعتمـاد. آیـا مـا [بـا دلایلـی انسـانی و بـدون انگیـزه ِ قابـل مشـکوک و غیر کم تـا ایـن انـدازه آمـاده ِ کـس دیگـر] نبایـد دسـت رسـانی بـه هیچ آسـیب ح ّ ایجاد تغییری بسـیار بیـش از نیروهای مسـل ِ مـا از تـوان ِ باشـیم؟ شـجاعت س ح حاضر شـود که شـخصی بی جا ناشـی می برخـوردار اسـت. این از آن آسـیب قـرار دهـد، امـا بـه کسـی دیگر ِ خطـر ِ شـود خـود را در معـرض می خواننـد. می 1" آسـیب ِ پذیـرش ِ "قـدرت ً آسـیب وارد نکنـد. ایـن را بعضا 1. power of vulnerability
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2