پرهیز ی خشونت مبانیِ مبارزه 79 مند شـدن بهره ِ فاتحـان پرهیـز کنیم، خودمـان را در موقعیت ِ شناسـی از روان توانـد آن را بـه ما پرهیزی می دهیـم کـه فقـط خشـونت تـی قـرار می ّ از موفقی .ـلب کند َ توانـد آن را س کـس نمی بدهـد و هیچ شمار بودن اهمیت دارد (یا نه)؟ ر ُ آیا پ گیرند، آمیزی که در بسـتر تضادها صـورت می خشـونت ِ در انـواع عملیات ِ سـعی بـر آن اسـت کـه نقـش ً نظامـی، عم ِ در مـورد عملیـات ً خصوصا سـان ی یک ـلب شـود. ایـن کار از طریـق اسـتفاده از البسـه َ "فـرد" نفـی و س ی شـوی مغـزی)، زنجیـره و ست ُ ش ّ تلقینـی (تـا حـد ِ (یونیفـورم)، تعلیمـات ها ی این گیـرد. اما از همـه صـورت می آن ِ دسـتورات و نظایـر ِ سـخت و سفت ً پرهیزی همان نیروی روح اسـت که اساسا که خشـونت جایی گذشـته، از آن شـود، لذا کـس یافت می هر ِ انسـانی" بنا شـده کـه درون ِ هـر فرد ِ بـر "قـدرت کند. طبیعتا اوضاع و شـرایطی تری ایفـا می محوری ِ انسـانی در آن نقـش ِ فـرد نفـرات کمـک کننـده اسـت. کسـانی مثل ِ شـماری ر ُ وجـود دارد کـه در آن، پ تایی از مـردم را که صد تواننـد چند سـنی مبـارک می ُ فردینانـد مارکـوس یا ح توانند ـع کـرده باشـند جـارو کننـد و بیـرون بریزند، امـا نمی ّ در میدانـی تجم ِ آتش ِ اگـر پس از گشـوده شـدن ّ هـا نفـر را نادیـده بگیرنـد؛ خصوصـا میلیون .جـا مانده باشـند بر شـان همچنـان پا روی سـرکوب بر ابداع شـد 1 ردم" � ن، اصط ح "قدرت م � ردم فیلیپی � ق م � ام موف � ی قی � در ط خاسـته باشـد. امـا یکـی از شـرکت پا ی به تـوده ِ جمعـی ِ قـدرت ِ گـر تـا بیان 1. people power
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2