پرهیز ی خشونت مبانیِ مبارزه 88 .شـدند مـرگ مقهور می ِ ـل) در برابـر ّ قابـل تحم غیر هنـگام که کنـد (یعنـی آن ای سـاتیاگراها را ایجـاب می وقتـی کـه منازعـه شـود کـه رسـد)، می می ۳ مـا در فصـل ِ از نمـودار ۲ ی منازعـه بـه مرحلـه هـا که ناخواسـته به آن ِ آوری رنج باشـند اما تـاب ِ ـل ّ الحـال متحم کسـانی فی شـان را تـکان ندهد و بیدارشـان حریفان ِ طـول هـم انجامیـده باشـد، قلـوب هی نشـود، وضعیتی کـه ظالمانه ّ ها توج نکنـد. در حقیقـت اگـر به ایـن تلاش ای هنجـار بـه نظـر برسـد؛ انگار کـه فقـط نمونه توانـد عـادی و به اسـت می کـه زندگـی چگونـه اسـت (بلـه، زندگـی همیـن اسـت!)، یـا باشـد از این فلسـطینیان ِ طولانی ِ قربانی باشـد. مصائب ِ خـود ِ انـگار حتـی ناشـی از قصور ،۱۹۹۰ ی هـای کـوزوو در دهـه تبار شـغالی، آلبانیایی ِ های ا در سـرزمین کننـد را هـا نفـر کـه امـروزه در فقـری بسـیار شـدید زندگـی می یـا میلیون ِ "خشـونت ِ شـمار بخت و بی نگون ِ ی قربانیـان هـا از جملـه تصـور کنیـد. این که توسـط فشـار آن ِ هسـتند. در ایـن وضعیـت، رنـج بـه عوض 1 اختاری" � س ِ آشـکار تحمیـل شـود توسـط سـاختارهای اجتماعی یا سیاسـی ِ و خشـونت چنـد کـه این سـاختارها اغلب توسـط فشـار شـود، هر ناعادلانـه تحمیـل می .شـوند آشـکار نیز پشـتیبانی می ِ یـا خشـونت گاه طـوری شـود کـه مـا دیگـر بیـش از آن نتوانیـم چنـان ظلمـی را هـر اش خودمان را تحمیلـی ِ رنج ِ ـل کنیـم، ایـن گزینه را داریم کـه در برابـر ّ تحم گیـری سـازیم تـا دیگـران را هشـیار کنیـم و بـه چنان ی برق چـون میلـه هم ی چنیـن موردی اسـت. ماکـس کولبـه نمونـه ِ وضعیتـی پایـان دهیـم. عمـل ز سـفید" شـرکت داشـتند نیز ُ "ر ِ بدفرجام ِ همچنین، دانشـجویانی که در طرح 1. structural violence
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2