مشاطه‌گری تاریخ

گری تاریخ با مهندسی نفرت در آکادمی ‌ مشاطه 21 بدون احساس خطر یا ترس از انقراض اجتماعی، بدون افتادن در موقعیت اضطراری بتوانند هایشان را تبیین کنند یا حتی از آنها ‌ آزادانه نقد کنند، عقاید دیگری را به چالش بکشند، ایده زدن ‌ تر، فرصتی برای چکش ‌ های جدیدی مطرح کنند. به بیان ساده ‌ نشینی کنند و ایده ‌ عقب شان ‌ به آرای آنها وجود نداشت: همه درگیر جنگ بقا، موقعیت نظری و منزلت اجتماعی وگویی با ‌ که فرصتی برای ابراز نظر، چاپ کتاب، برگزاری همایش یا گفت ‌ بودند. حتی زمانی ی دفاع از جایگاه خود برای ‌ فکران یوگسلاوی بیشتر به صحنه ‌ آمد، روشن ‌ جهان آزاد پیش می بودند و ‌ شدند. آنها به طور بالقوه باید منتظر حذف و سرکوب می ‌ بیان عقایدشان مشغول می شد بیش از هرچیز درگیر بقای خودشان در صحنه باشند. جریان سیال ‌ این مسئله باعث می ای وجود نداشت و افراد از خطر حذف فیزیکی در امان نبودند. ‌ فکری این درست است که یوگسلاوی در مقایسه با دیگر کشورهای اردوگاه سوسیالیسم نگاه ١٩٧١ آزادترین کشور شرق اروپا بود اما کافی است به جریان سرکوب بهار زاگرب ها با ‌ نیروهای لیبرال در کنار مارکسیست ١٩٦٨ کنیم. در جریان اعتراضات دانشجویی برای مثال، ها حضور داشتند. اما این دوره هم دیری نپایید. ‌ نفس بیشتری در نشست ‌ اعتمادبه ی حفظ میراث زبان کرواتی و چاپ دانشنامه به زبان ‌ نیروهای لیبرال در کرواسی بر مسئله های اقتصادی از ‌ کرواتی همت کردند که با سرکوب متوقف شدند. در حرکت دیگری، لیبرال ریزی مرکز بود. ‌ طرح «حساب پاک» دفاع کردند که پیشنهادی برای مقابله با فساد بودجه )١٩٧١ ـ ١٩٦٦( ی مشخصی نرسید. سرکوب جنبش بهار زاگرب ‌ این پیشنهاد هم به نتیجه های ‌ های متداول لیبرالی، به حلقه ‌ ی نیروهای لیبرال با دورشدن از ارزش ‌ باعث شد عمده 55 ناسیونالیست بپیوندند. زندگی فکری در اضطرار، شبیه زندگی فکری در جهان آزاد بدون ترس از برخورد و فکران بیشتر از آنکه با مخاطب بر سر مقبولیت عقایدشان مراوده داشته ‌ حذف نبود. روشن باشند و خود را به روشنگری در مورد نسبت و تناظر عقایدشان با مسائل جامعه و محیط ی ‌ کردند. برنامه ‌ ی حضور خود در صحنه تلاش می ‌ شان موظف بدانند، برای ادامه ‌ سیاسی ی عمومی بلکه به سلامتْ عبور کردن ‌ وبرگشت با حوزه ‌ وگو در رفت ‌ فکران نه گفت ‌ گروه روشن های آنها را تنها به بقای خودشان ‌ ی امکان ‌ تدریج همه ‌ های حذف بود. این وضعیت به ‌ از گردنه گذارد. جلب ‌ معطوف کرد. آنها دیگر توجهی نداشتند که عقایدشان چه تأثیری بر مردم می اقبال مردم و یارگیری از آنها ضمانتی بود برای مقابله با فشار سیستم علیه حذف. در این تدریج از جایگاه رهبری فکری ‌ فکران به ‌ ماندن در صحنه، روشن ‌ جدال و کشمکش بر سر باقی های فکری برای یارگیری ‌ گران جبهه ‌ های بسیج مردم و هدایت ‌ جامعه به سمت تکنسین های فکری نه بر اساس فهم خودبنیاد این متفکران از شرایط ‌ سیاسی کشیده شدند. پروژه یافت. ‌ بلکه بر اساس نیاز به بقا در محیط پر کشمکش و تحت سرکوب، تحول می

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2