مشاطهگری تاریخ
7 گری تاریخ با مهندسی نفرت در آکادمی مشاطه های کاری فکران در مقابل پیامدها و عواقب دست خواهد بگوید روشن شدند. این نوشته می اند. بازی سازی وجهی از تاریخ به نفع استقرار حاکمیتی نیاکانی، مسئول تاریخی و برجسته های تاریخی شاید ابزار مناسبی برای بسیج مخاطب با عواطف مردم به مدد و میانجی لحظه تواند در سطح رسانه و ساختن اعتبار از عنصر فرهیختگی باشد اما به همان میزان می کشی از تاریخ سرنوشت جمعی را به خطر بیندازد. در متن حاضر، این روشِ خواندن و بهره ایم. گذاری کرده گری تاریخ» نام را «مشاطه های های سیاسی میان قومیت جنگ در یوگسلاوی عمدتاً با عوامل عینی مثل رقابت ی اروپا و ناتو های بزرگ مثل آمریکا، اتحادیه یوگسلاوی، رقابت هویتی و البته دخالت قدرت تحلیل شده است. نشین شده است. جنگ در یوگسلاوی، در بیشتر مواقع با اصطلاح «بالکانیزاسیون» هم شدنش تکه ها، تکه ی خارجی ی مداخله واسطه بالکانیزاسیون ناظر بر فروپاشی کشوری یکپارچه به های جدید بود. در این نگاه، بالکانیزاسیون گرایی و ظهور دیکتاتوری یافتن نیروی قوم ی غلبه واسطه به ویژه نیروی نظامی ناتو ی خارجی و به های چپ هم مورد اشاره بود: آنجایی که مداخله در تحلیل ی داد. با این حال، مسئله ی فروپاشی یوگسلاوی مورد توجه قرار می ی برجسته عنوان نقطه را به تر ها، همچنان مهم گیری علیه امپریالیسم در برخی از این تحلیل مخالفت با دخالت خارجی یا موضع از درک چرایی وقوع این فاجعه بوده است. از این رو، بالکانیزاسیون تبدیل به هشداری علیه دخالت امپریالیسم شد. از چشم مراتب ی به گیری در برابر آمریکا مسئله برخی ناظران غیر یوگسلاوِ عمدتاً چپ، موضع ی از آن بود که به چرایی بروز این فاجعه توجه شود. در این نوشته از این زاویه تری مهم ایم. اصطلاح بالکانیزاسیون در چنین مرسومِ تأکید صرف بر بالکانیزاسیون هم فاصله گرفته کشیدن سرزمین ویرانی های بزرگ و با قصد به رویکردهای غالبی عمدتاً به دخالت قدرت شد. تعبیر می های اخیر روی گذاریم. پژوهش در این نوشته این لنز تکراری و بیهوده را هم کنار می در یوگسلاوی، از منظر هویت قومی ١٩٩٠ ی و اوایل دهه ١٩٨٠ ی های دهه نظرسنجی اند. رودی ای را در مورد بروز جنگ مطرح کرده سابقه در مقابل هویت یوگسلاو نکات بی ها کار کرده، معتقد است فروپاشی یوگسلاوی، کلانیشک، از محققانی که بر این نظرسنجی ها از مفهوم یوگسلاوی (واحد سیاسی متشکل از ی خواست جدایی جمهوری دهنده بازتاب های خودگردان) نبود. فروپاشی یوگسلوی اساساً بحرانی بر سر شکاف قومی نبود، جمهوری 7 بلکه این جنگ توسط گروه کوچکی از «کارفرمایان سیاسی» تحریک شد و اتفاق افتاد. ی تکثر جوی صرب بودند که عملاً مسئله این گروه همان نخبگان ناسیونالیست ستیزه کننده تبدیل کردند و در مسیر آفرین و تهدید قومی در یوگسلاوی را به موقعیتی اضطراب
Made with FlippingBook
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2