نامه‌های زندان

های زندان ‌ نامه 114 کنی، اما نه با تکرار و یا زور من و بابا و خاله و عمه و... تو خودت باید ‌ می شناسم. روزیکه اینتصمیم ‌ اینتصمیمرا بگیری. اخلاقتراهمخوبمی را بگیری، بدون کوچکترین ناراحتی، خودت با پدرت به دندانپزشکی دهیکه همه تعجبخواهند کرد. ‌ رویو آنقدر آسان اینکار را انجام می ‌ می کشد. بعد ‌ اتاستکهکمیطولمی ‌ گیری ‌ شناسم. آنتصمیم ‌ اخلاقترا می از آن دیگر کاری ندارد. بنابراین خودتهر موقع تصمیمگرفتی به بابا بگو کند. ‌ هایت را بکشد. او حتماً اینکار را می ‌ که ببردتو دندان اتچقدر خوشحال شدم. ‌ دانی از دیدن نقاشی ‌ ی عزیزم، نمی ‌ مهراوه خیلی زیبا بود. مدرن بود و از سبکی بودکه من دوست دارم. قرار شده آن اتراکه عکسیکزن و مرد در حالکار کردن است برایم بیاوری. ‌ نقاشی اینها همه علائم رشد و پیشرفتتوست. دوستتدارم. خیلیخیلی زیاد. ماماننسرین ۱۳۹۰ دی ۱۳ اوین ـ

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2