نامه‌های زندان

های زندان ‌ نامه 128 یشما برای تحملحبسم سپاسگزارم. ‌ راستی من از اقدام همدلانه ‌ به ویژه شایدشما نیز مانند بسیاریدیگر نگران وضعیتدو فرزندخردسال ‌ به دارم که تحمل بیداد ‌ هذا صادقانه به شما اذعان می ‌ اینجانب باشید. مع تر از تحملزندان است. ‌ اجتماعی با وجود دوکودکخردسال بسیسخت توان بیداد را مشاهدهکرد و از آن رویگرداند؟ یا در مقابل آن ‌ چگونه می که بدانیم این بیداد بر آیندگان، یعنیکودکان امروز ما ‌ سکوتکرد؟ درحالی که بر گذشتگان رفته است و درد سکوتجانگزای ‌ خواهد رفت، همچنان آورتر از بیدادِ رفته بوده است. ‌ آن بسی رنج ام، مرا ‌ بسیاری از سر لطف و بهگمان آنکهکاری ارزشمند انجام داده خواهمدر برابرشما همکارانبزرگوارم اذعان ‌ اند. اما می ‌ مورد تفقدقرارداده ام و سوگندیکه بابت آن یاد کرده ‌ ای ‌ ی حرفه ‌ نمایمکه من به حکم وظیفه های ‌ بودم، فقط سکوت نکردم! و این البتهکار دشواری نبوده است. تلاش خواهند که ‌ اند از ما می ‌ آنهاکه پیش از ما برای حفظ این مفاهیمکوشیده هایی اندک به خرج ‌ ، تلاش ‌ سهمکوچکخود ‌ سکوت اختیار نکنیم. من به ی بسیاریکه از سوی دادگاه انقلاب ‌ هذا هنوز احکام ناعادلانه ‌ ام، مع ‌ داده کند. احکامی ‌ صادر شده است بر دوش زندانیان سیاسی ایران سنگینی می اند. تا زمانیکه اجرای این ‌ روی با ترازوی عدالتسنجیده نشده ‌ هیچ ‌ که به توان از انجام انتخاباتی ‌ احکام ناعادلانه درجریان است، مسلماً و قطعاً نمی ی ‌ آزاد و دمکراتیک سخنگفت و مادامکه ماشین دادگاه انقلاب، آماده ی ‌ ای باشد، خشونت قضاییِ حاصله اجازه ‌ صدور چنین احکام ناعادلانه دهد. انحلالدادگاه انقلاباولینگام ‌ ایرا در ایران نمی ‌ هیچفعالیتآزادانه هایی استکه فضای قضایی ایران را فراگرفته است. ‌ برای زدودنخشونت

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2