های زندان نامه 138 جوابش را نداد. اینها اینقدر خرند که غالباً از مواجه شدن با من هراس کنند. دارند. از آنسر تا تهشان یکجورهایی از روبروشدن با من پرهیز می ای خواهد نظر تو را راجع به برنامه راستی رضایعزیزم، خیلی دلم می دانیکه نظر تو برایم مهم است. حتی اگر ام بدانم. می ام ریخته که برایجایزه کنی ی آن فکر کنم، یا اگر فکر می کنی اینکار را نکنم، بگو تا درباره فکر می کار درستی است، دوستدارم دلایلت را بشنوم. ممنونم. شنیدم مراسم نامزدی اصغر است. از قول من به هردوشان تبریک بگو. اگر دستو بالت باز است، از طرفمن یکچیزی بخر و بده. اگر نه که همانکادوی مشترک را بده. ضمناً از پولیکه برای من و ستاره ریختی اش ممنونم. لطفاً بهگیتی بگو از کاموای مارککریستال، سفید و مشکی برایم چهار عدد بخرد و بفرستد. این یکی را فوراً لازم دارم، بدهید به هایسوسنبیاورند. بچه ام موافقی، آن یجایزه کنمکه اگر با برنامه رضا جان، بازهم تأکید می ام را طور رد کن تا تاریخش نگذرد. اگر هم موافق نیستیکه جایزه را همان به دیگران بدهم، متنی را بده نوشین ویرایشکند و قسمت اعطایجایزه به دیگران را حذفکند و بعداً بفرست. قربانت. ضمناً یادم آمد اصلا لازم نیستبراینازنینتوضیحبدهیچکارکند. ای را ضمیمهکن و بفرست. توضیحات را تو همان دو عددگواش سرمه ام. آن نایلون ام و داخل نایلون زرد رنگ انتشارات اطلاعاتگذاشته نوشته طوری به دستش برسان. ضمناً یک بلوز یا یک چیز ارزنده، تمیز را همان و شیکرا بگیر و همراهش بگذار. بگو کادوی ناقابلی از طرفمن است. ام ام اینشکلی استتعجبنکن. این نامه را طیسه روز نوشته از اینکه نامه
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2