145 نسرین ستوده رضایعزیزم، سلام رود. چون همگی کنم، تلخی آن روز بازداشتشما از دلم نمی هر کاری می ها مطلعکن کنممرا از بازتابعدمملاقات شما را دوستدارم.خواهشمی حال از شما عذرخواهی ای؟ آیا اصلاً تابه و بگو آیا از لواسانی شکایتکرده هاچطورند؟ کنمکلماجرایآنروز را برایم بنویس. بچه شده؟خواهشمی دانی که آخرین بار در پشت برگ ملاقات و طاقتشان چطور است؟ می نوشتمکه: به دلیل وجودشرایط امنیتی درسالن ملاقات، و آسیبیکه از این کنم. شود، از ملاقاتخودداری می ها وارد می شرایط به بچه ها را ببوس. مادر را ببوس دلم برایتخیلیخیلیخیلیتنگشده. بچه و گیتی عزیزم را سلام برسان. قربانت نسرین بوسمت می
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2