نامه‌های زندان

های زندان ‌ نامه 166 یعزیزم ‌ مهراوه بینمکه تو تا چه ‌ دختر نازنینم، خیلی دلم برایت تنگ شده، اما هرگاه می شوم. مهراوه ‌ ای و عاقل و سرحالیکلی خوشحال می ‌ اندازه بزرگ شده کند و من مثل همیشه به ‌ جان، هرکسکه تو را دیده، خیلی از تو تعریفمی حالهر روز ‌ دانمطاقتو تحمل تو زیاد است، درعین ‌ کنم. می ‌ تو افتخار می کنم. چون ‌ برای بازگشت به خانه و ماندن در کنار تو و نیما روزشماری می دانیکه چقدر دوستتان دارم. ‌ خودتمی دوستتدارم، بسیار بسیار بسیار بسیار ماماننسرین ۱۳۹۱ اوین ـ مهر یعزیزم دوستتدارم ‌ مهراوه ماچ و موچ

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2