نامه‌های زندان

171 نسرین ستوده رضایعزیزم سلام امیدوارم حالت خوب باشد. ساعت از دوازده شبگذشته است و من در های ‌ هایمان پرده ‌ تختم مشغول نوشتن برایتهستم. در اینجا ما برایتخت ایم و بدین ترتیب ‌ ایم و از فروشگاه چراغ مطالعه خریده ‌ حائلی درستکرده خوانی و ‌ ها را، بعد از خاموشی، با چراغ مطالعه بهکتاب ‌ توانم شب ‌ من می نوشتن بگذرانم و از این بابتراضی وخرسندم. این روزها چندینکتاب از ی آنها ‌ گاندی به دستم رسیدهکه خیلی آنها را دوستدارم و مشغول مطالعه ی«عدمخشونت»، «نافرمانیمدنی»، «مقاومتمنفی» ‌ هستم. همان نظریه بریم. من به این روش ‌ ی واژگانیکه ما هزاران بار در جنبشبهکار می ‌ و همه ها مسلح ‌ کنم بایدخود را با این روش ‌ خیلیخیلی امیدوارم و عمیقاً فکر می ام ‌ کنیم و منشخصاً به تمرینو ممارستزیاد برایتطبیق اخلاقشخصی با این روشنیازمندم. ام، حق ‌ کنم هربار که دست به اعتصاب غذا زده ‌ عزیزم، من فکر می ی مسیرهای اعلام خواسته و ارسال نامه را ‌ من بوده است. چون هربار همه ام. الآن نیز که در اعتصابغذا ‌ اعتناییکامل مواجه شده ‌ ام و با بی ‌ طیکرده

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2