195 نسرین ستوده ی استبدادزده های بارز جامعه گردانی یا کتمان، که هر سه از ویژگی روی پرداختم دارم، در زمانیکه به دفاع از موکلانم می است. صادقانه اذعان می دیدم. من و نومیدانه مشغولکار فشرده بودم، دلیلی برایکار خود نمی کردمکه در جلویچشمانم مورد ظلم و ستم برای دفاع از کسانی اقدام می اعتناییِ قدرت رسمی قرار قرار گرفته بودند و حقوق بنیادین آنها مورد بی دادم، زیرا سوگندیکه ترینکاری بودکه انجام می گرفته بود و این طبیعی در ابتدایکار وکالت یاد کرده بودم مرا از سکوت در قبال ظلم آشکاریکه اکنون در زندان به سر دانید که هم کرد. می رفت منع می وطنانم می بر هم تر تر بهگذشته بیاندازید و ژرف برم. زندان فرصتی است تا نگاهی دقیق می ام ام چطور شد که زندگی آن را بکاوید. در زندان بارها از خود پرسیده دانستم گریزی از آن وجود ندارد، اما رنجی مرا گونه رقم خورد؟ می این داشت؛ اعتراض به نقض مستمر حقوق بشر از درون به اعتراض وامی ها انسان دیگریکه به آنها عشق ام و میلیون ایکه من، خانواده در جامعه حال حقوق، وکالت، قضاوت، کردیم. بااین ورزم، در آن زندگی می می های حقوق بشر، دیوان ای، دادگاه حقوق بشر، نهادهای حقوقی، منطقه یاب و دیگر مفاهیم حقوقی و های حقیقت المللی،کمیسیون کیفری بین بالاتر از همه «حقیقت» و «عدالت» راه را همواره پیشچشم ما روشن نگاه دانیمچگونه آنها را به دستبیاوریم. خواهیم و می دانیمچه می دارند. می می هایحافظحقوق داریم تا استقلال قضایی و نهاد آرام وصبورانهگام برمی یخویشمستقر کنیم. بنیادین بشر را در جامعه بار دیگر مراتبسپاسو تقدیر خود را تقدیم ریاستمحترم دانشگاه نمایمو برایدانشجویان آندانشگاه اتاوا ومسئولانو اساتیدگرانقدر آنمی
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2