نامه‌های زندان

203 نسرین ستوده نام: نسرین نامخانوادگی: ستوده نام پدر: مرحوم آقاجان ۷۳۶ یشناسنامه ‌ شماره نوعجرم: سیاسی رضایعزیزم، سلام شب است و من ‌ ی نیمه ‌ چهارشنبه پنجم مرداد است و ساعت سی دقیقه سر گذاشتم. ‌ ام تا برایت نامه بنویسم. روزگرمی را پشت ‌ در تختم نشسته ایم. مغزم از کار افتاده. از صبح ‌ کولرهایمان خراب است، از گرما له شده کند و ‌ شود، چون اصلاً مغزمکار نمی ‌ خواهم برایت نامه بنویسم اما نمی ‌ می باقیماجراها. ها شب خوبی است. ‌ شب ‌ شب است. جمعه ‌ رضای عزیزم، جمعه چون تعطیلات تمام شده است. تحمل تعطیلات در زندان خیلی سخت افتد. فروشگاه باز ‌ است. از روزهای شنبه، دوباره زندگی به جریان می وجوش بند ‌ شود و جنب ‌ های معرّق و هویه وگلیم دایر می ‌ شود.کلاس ‌ می شود. اما پنجشنبه از دفترِ بند خواستم فکری برایکولرهایمان ‌ بیشتر می بکنند. آنها هم دیروز آمدند و کولرهایجدید نصبکردند و پس از دو ماه

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2