های زندان نامه 206 یعزیزم مهراوه ساعت چهار صبح است. از سرِ شب راحت خوابیدم، اما ناگهان بیدار و پلهکه میز بدخوابشدم. دیدم از همه بهتر آن استکه بیایم در قسمت راه مطالعه داریم و دارای روشنایی شبانه است برایت نامه بنویسم. هایمهم مسلمانان است. در قرآنهم عزیزم، «شبقدر» یکی ازشب ای به نام «قدر» هستکه خداوند در آن سوره آورده استکه ارزش سوره گویند هر شبی از زندگی بشر که در شب قدر از هزار سال بیشتر است. می آن برای آدمی تحول روحیِ مهمی ـکه به رشد او کمککند ـ رخ دهد، شب قدر اوست. اما حالا شب قدر برای خیلی از مسلمانان مفهوم مبهمی دارد ای داریمترادف است. اما اینکه در آنشبچه تحول درونی زنده که با شب دهد فراموششده است. اما من احساسخوبی نسبت به برای آنها رخ می ها با مادرم تا سحر ام، ما بچه ها دارم چون در کودکی و جوانی این شب خواندیم. من آن دعاها را خیلی دوست داشتم. ولی نشستیم و دعا می می رفته رفته ... . ها بگذریم. دوست دارمکمی در مورد خودمان بنویسم. از این بحث
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2