نامه‌های زندان

های زندان ‌ نامه 212 نباشم، و اگر ما به حجاب اجباری معترضنباشیم، چگونه امنیتی برای تو ها مادر دیگر، ‌ رفتی، مثل میلیون ‌ متصور است؟ هربار که از خانه بیرون می نگران بازداشتو توهین وضربوشتم بابتحجابتبودم. اگر مادرم، به ایکه مرا و تو را ‌ اندیشم و به دلتنگی ‌ اندیشم و اگر زنم، بازهم به تو می ‌ تو می ایکه دوست داریم چرخَشرا متوقفکنیم. ‌ عدالتی ‌ فشرد و بی ‌ در خود می اندیشم و ‌ که در این میان به نیما می ‌ اندیشم، همچنان ‌ ی اینها می ‌ من به همه اندیشم. مثل ‌ کشد می ‌ به پدرتانکه صبورانه این بار ظالمانه را به دوش می اند، اما ما همگی به ‌ پدران دیگریکه برای تحقق عدالتصبورانه ایستاده اندیشیم. رؤیاییکه روزی آفتابعدالت بر سرزمین ما نیز ‌ رؤیاهایمان می بتابد. ماماننسرین بند زنان ۱۳۹۷ تیر ۷ تهران ـ اوین ـ

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2