نامه‌های زندان

های زندان ‌ نامه 26 های ‌ آزاری ‌ هایکودک ‌ که به شدتروح و روانم را مجروحکرده بود. پرونده تر ‌ ها آزاردهنده ‌ ها در قبال آن پرونده ‌ آید؟ مقاومت دادگاه ‌ خانگی یادت می از خود ماجرا بود. ولی یادت هست با صبر و تحمل، آرایی را از همان تر کرده بود؟ ‌ ها را برایم سهل ‌ هاگرفته بودمکهکار پیگیری آن پرونده ‌ دادگاه آور است. اما بگذار به تو بگویم، ‌ عزیزم، زندان از بیرون البته رعب ها و ‌ ی سختی ‌ ای است که با همه ‌ بند زنان زندانی سیاسی مثل باغچه ای از آن مشغول آبیاری و پرورش ‌ هایش، هرکس در گوشه ‌ محدودیت ای از این باغچه رؤیاهایمان ‌ های خودش است. هرکدام از ما در گوشه ‌ گل ایم در ‌ دهیم. برخی از ما نهالی را که از بیرون با خود آورده ‌ را پرورش می دهیم و در ‌ ایم و هر روز با صبر و حوصله به آن آب می ‌ باغچه غرسکرده ورزیم تا ‌ حیاطکوچک زندان مراقبیم تا آفتاب ببیند و عشق و محبت می هایمان را اینجا تهیه ‌ نهالمان رشد کند و قد بکشد. برخی از ما بذر گل ایم تا رشد کنند و بار بدهند و برخی ‌ ایم و در حیاطکوچکمانکاشته ‌ کرده دیگر. روز تحقق رؤیاهایمان دیر نیست. اصلاً دیر نیست. شاید باور نکنی. اما در زندان احساس آزادی و رهایی بیشتری دارم. وقتی به روزهاییکه ای، مرا تهدید ‌ هاییکه بابتهر دفاعساده ‌ کنم، به دادگاه ‌ بیرون بودم فکر می ایکه در بساط هیچ قانون و ‌ کردند و احکام غیرعادلانه ‌ به بازداشت می کنم ‌ کردم، احساسمی ‌ ا تحملمیاز آن آر شودو رنجیکه ‌ عدالتییافتنمی ام بهای ‌ هزارانباردر زندان آزادتروقدرتمندترم. راستیبارها ازخود پرسیده عدالت چیست؟ بهای آزادی چیست؟ چون تو هم همراه من پیامدهای کنم تو هم بارها این سؤال را ‌ کنی، پس فکر می ‌ زندانی شدنم را تحمل می ای. بازجویانیکه ایستادگی زندانی را تا حد لودگی پایین ‌ از خود پرسیده

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2