335 نسرین ستوده رویم لحظاتاستکه بهسراغ دومینهدفحقوق، یعنی نظم و آرامشمی تا شاید از این طریق به استقرار نظم و آرامشدر جامعهکمککنیم. ام، شده در کشورم را درککرده عدالتیِ نهادینه عنوان فردیکه بی من به ای ای که عدالت ندارد، نظم و آرامش هم ندارد. جامعه دانم جامعه می ای ی آنان روبروست. جامعه کند، با اعتراض هرروزه که به زنان ستم می گیرد، با خشم ناشی از گرسنگی مستمر آنان که کارگرانش را نادیده می کند ایکه مردمش و اعتراضات آنها را سرکوب می روبروست و جامعه ای نه عدالت باقی شود. پس در چنین جامعه با اعتراضی بلندتر مواجه می که هر دو از اهدافحقوق ماند و نه نظم و آرامشی وجود دارد. درحالی می تواند عدالت را، به مفهومکامل خود، مستقر کند. اما هستند. حقوق نمی عدالتی در علم حقوق حال معیارهایی عینی برای جلوگیری از بی درعین وجود دارد. معیارهایی مثل تشریفات دادرسی، ارسال احضاریه، حق ی آنها را دسترسی آزادانه به وکیل و غیرهکه دانشجویان آن دانشگاه همه دانند. خوبمی رعایت تشریفات دادرسی به لحاظ ضرورت، مشابه استریلکردنِ طورکه یک پزشک اتاق عمل، برای عمل جراحی پزشکان است. همان هرگز قبل از استریلکردن وسایل مورد استفاده نباید دست به هیچ نوع ای حق ندارد بدون رعایت تشریفات عمل جراحی بزند، هیچ قاضی دادرسی محاکمه را شروعکند، زیرا رعایت تشریفات دادرسی شرط لازم برای یک دادرسی عادلانه است و نه شرطکافی. ی مهمیکه من مایلم در اینجا به آن اشارهکنم، این است در واقع نکته که حتی مقدمات یک دادرسی عادلانه نیز در ایران،کشوریکه من به آن یدادسرا جلوگیری شود. از حضور وکیل در مرحله تعلق دارم، رعایتنمی
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2