نامه‌های زندان

357 نسرین ستوده خواستمدرمورد رفتاریکه با مهراوهشده، دقیقاً برایم بنویسید ‌ ولیمی انددرحالبازبینی ‌ ها بازبینیشوندوگفته ‌ امدوربین ‌ چهشده. البتهمنخواسته است. اما رضا، من این روزها در شرایطی هستمکه اصلاً جز دوری شما، ام ‌ روزی ‌ ایندارم. موضوع انتقال نرگسو تلاششبانه ‌ گونه نگرانی ‌ جایهیچ وصحبتیکه امروز پنجشنبه با افسرجانشیندر مورد نرگسداشتم، همگی ها ‌ ی بچه ‌ ها بود. اصلاً همه ‌ انگار یک فرصت طلایی برای ترمیم خرابی در بند یک نوع شادی تو م با احترام برای این همبستگی داشتند. من از کردم، در قبال آن ‌ نرگس آزرده بودم، اما این بهایی بودکه باید پرداخت می که هر دوی ما دریافتکرده بودیم؛ وقتی آن همکار ‌ همه اعتبار و احترامی ترین فعالحقوق بشر دانسته است، یا زنانی برایحمایت ‌ ام مرا مهم ‌ بلژیکی ها مورد دیگر، من ‌ از من، از سفارت ایران درخواست ویزاکرده بودند و ده توانستمکاریغیر از اینکنم. و البته رنجیکه نرگستحملکرده است، ‌ نمی تر بوده است. ‌ خیلیسخت ۱۳۹۸ دی ۶ جمعه نویسم. امروز دو ‌ رضا جان، امروز شنبه ظهر استکه این یادداشت را می اند) به قرچک منتقلکردند. ‌ ها را (که اتفاقاً در تحصن هم نبوده ‌ تا از بچه کنم. مواظب خودتان باشید و بدانید من ‌ چیز فکر نمی ‌ راستش به هیچ شرایطمخیلیخیلیخوب است. پسنگرانچیزیهم نباشید. ی وجودم دوستت دارم ‌ با همه بوسمت ‌ می نسرین ۱۳۹۸ دی ۷ اوین ـ

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2